برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
آیا هالیوود در حال ضعیف شدنه؟
منتشر شده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴
0 بازدید
وقتی که فروش محصولات هالیوود کاهش پیدا کنه یا میزان تولیدات، به شکل ملموسی پایین بیاد، نویسنده ها شروع میکنن به صحبت درمورد اینکه هالیوود داره ضعیف میشه و باید فکری به حالش کرد.
اخیرا دوباره این قبیل نوشته ها داره زیاد میشه و جذابیتش در نظرم، استدلال های جالب و به روزی هست که آشنایی باهاشون، میتونه رویکرد ما به آینده رو تغییر بده.
یکی از مشکلاتی که طی سال های اخیر، روی اتمسفر هالیوود، تاثیر منفی جدی گذاشت، شیوع کرونا بود. توی اون برهه، سریال ها و فیلم های خوب کمی ساخته شدن و بارها میشد دید که نظرات، به این موضوع اشاره میکنن که این فیلم یا سریال، توی همچین روزایی غنیمته و نمیشه بیشتر از این انتظار داشت.
هالیوود، صرفا جایی برای تولید هنر نیست بلکه کاملا به عنوان یه چرخه ی تجاری بسیار پرسود شناخته شده. تحلیلگرا عقیده دارن که توی اواخر سال 2024، یه برهه ی کوتاهی، تولیدات هالیوود افزایش پیدا کرد و توی سال گذشته، ما چند تا کار رو شاهد بودیم که تونستن طیف زیادی از مردم جوامع مختلف رو کنجکاو و هیجان زده کنن اما هنوز هم زخم بحران های اقتصادی که سابق بر این منجر به اعتراض هالیوودی ها و اعتصاب بود، وجود داره.
گرچه این بحران اقتصادی، چیزی نیست که صرفا دامنگیر هالیوود شده باشه. عمده تحلیل های اقتصادی ای که توی روزنامه ها شاهدش هستیم، شامل تحلیل هایی هستن که بر اساس بازه های زمانی کوتاه نوشته شدن اما نباید فراموش کنیم که مدت زیادیه که جوامع ما دارن بحران اقتصادی رو تحمل میکنن و این آهنگ، توی سال های اخیر، سرعت بیشتری هم گرفته.
این سیاره در سال 2008، یه بحران اقتصادی بسیار خبرساز رو تجربه کرد و اگر تحت تاثیر تحلیل های کوتاه مدت قرار نگیرید و سن و سالتون هم تقریبا از 25 یا 30 سال گذشته باشه، میتونید به یاد بیارید که کیفیت زندگی آدما، بعد از اون بحران، خیلی تغییر کرد و دنیامون دیگه هیچ وقت مثل قبلش نشد.
میشه گفت که هالیوود، تقریبا جزو آخرین جاهایی هست که این بحران، دامنگیرش شده و اتفاقا خیلی دیر هم این ویروس، به هالیوود رسید.
بحران اقتصادی، بیشتر ممکنه منشا بیرونی و تحت تاثیر عملکرد ارگان های زیادی از جامعه باشه اما نباید فراموش کرد که خوده هالیوود هم ممکنه با توجه به عملکردی که نشون داده، باعث ایجاد زخم های خودساخته شده باشه و الان، اصطلاحا با یه هسته ی پوسیده طرفیم.
نظرات و تحلیل های مختلفی درمورد این موضوع وجود داره اما به کرار میشه با این موضوع رو به رو شد که کارای مارکتی و کم ریسک که سعی دارن الگوهای فیلمای پرفروش رو تکرار کنن، شیوع زیادی پیدا کردن و دیگه خیلی کم ممکنه فیلمای مستقل و موفقی رو ببینید که یه تولید کننده، درموردش ریسک دندون گیری کرده باشه. در واقع، هالیوود بیشتر به سمت کاهش ریسک رفته و جسارت کمی رو از خودش نشون داده. این محافظ کار بودن، شاید در زمینه ی مسائل مطلقا اقتصادی بتونه جواب بده اما موضوعیه که در هنر، اصلا قابل قبول نیست و میتونه تولیدات هنری رو حسابی از چشم مخاطبا بندازه.
در زمان تحریر این مطلب، مدت چندانی از آتش سوزی گسترده ی لس آنجلس نمیگذره و همین الانش، نویسنده هایی پیدا شدن که خوده این اتفاق رو دلیلی بر ایجاد یک ضربه ی جدید به هالیوود میدونن. هر بار که چنین بحران هایی پیش میاد، بسیاری از تولیدات سینمایی، به تاثیر میوفتن و این یعنی عدم کسب درآمد در یک برهه.
تداوم این قبیل مشکلات، باعث شده تا برخی به این نتیجه برسن موقعیت جغرافیایی هالیوود قراره تغییر کنه و دیگه این برند و محدوده ی جغرافیایی خاص، مهد تولید پرفروش ترین فیلمای دنیا نخواهد بود که میشه گفت یه رویکرد خوشبینانه نسبت به آینده ی فیلم سازی در امریکا هست. یعنی میگه که همیشه این صنعت قراره قدرتمند باقی بمونه، صرفا در یک قالب و موقعیت جدید. اما رویکردهای بدبینانه تری هم وجود داره که برخی از اون ها بسیار جدی هستن و تاثیرشون هم خیلی وقته که شروع شده.
این فقط من و شما نیستیم که می تونیم بدون هزینه کردن برای بلیط سینما، تمام کارای سینمایی امریکا رو دانلود و تماشا کنیم. خیلیا عقیده دارن که سرویس های استریمینگ، باعث کاهش درآمد شده چون آدما می تونن با هزینه ی کم و در یک بازار رقابتی که هر کی سعی میکنه بلیط های خودش رو از دیگری ارزون تر بفروشه، به راحتی همه ی فیلم و سریالای جدید رو ببینه.
این در حالیه که بخش زیادی از درآمد فیلم سازا، همچنان وابسته به فروش سینمایی هست. این مشکل، خیلیا رو نسبت به آینده ی فیلم سازی بدبین کرده اما این تغییرات، مثل دو روی یک سکه هستن و جوانب مثبتی داره که به راحتی نادیده گرفته میشه.
اول اینکه تغییرات غیر منتظره، همیشه می تونن به انواع کسب و کارا عارض بشن و این خلاقیت و انعطاف پذیری آدما رو به چالش میکشه تا بتونن چرخه ی کسب درآمد خودشون رو حفظ کنن. در مورد هالیوود هم میشه انتظار داشت که رو بیارن به روش های خلاقانه تری جهت کسب درآمد. تا امروز، نحوه ی کسب درآمد از هنرهای نمایشی، تا حد زیادی تحت تاثیر الگوهای بیمارگونه و سطحی نگرانه بوده اما مخاطب امروزی، دیگه چندان در بند این الگوهای قدیمی نیست و میتونه بین طیف بسیار متنوعی از محصولات، دست به انتخاب بزنه و هزینه ی چندانی هم صرف نکنه.
دیگه کسی نمیتونه جامعه رو مجبور کنه که برای تجربه ی نوع خاصی از هنر، هزینه ی سنگینی انجام بده. شاید در نگاه اول، اینطور به نظر بیاد که تداوم این روند، صرفا باعث میشه که هنرمندا توی ذوقشون بخوره و دست از مشارکت در تولیدات هنری بکشن چون قرار نیست که پولی بابتش دریافت کنن.
آیا شما حاضرید که مهارت خودتون رو به رایگان در اختیار جامعه قرار بدید؟ هرچقدر هم سخاوتمند باشید، بالاخره نیاز به یک منبع درآمد پیدا میکنید و اون وقته که شاید از سخاوتمند بودن خودتون هم پشیمون بشید، مخصوصا وقتی ببینید که عده ای از شما طلبکار هستن، بهتون توهین میکنن یا سعی دارن از شما سواستفاده کنن.
درسته که برخی ممکنه رویکرد خودخواهانه ای رو در پیش بگیرن و برای کسب درآمد، سراغ روش های بیمارگونه برن یا اصلا دست از کار هنری بکشن اما حمایت مردم از هنر، میتونه تحت تاثیر تغییر اتمسفر دنیای هنر و جهانبینی هنرمندا، کاملا متحول بشه. میشه این خوشبینی رو نسبت به آدما داشت که برای هنرمندایی که خودخواه نیستن و خلاق به حساب میان، بدون اینکه اجباری توی کار باشه، خرج کنن. چه بسا که همین الان هم افراد علاقه مندی هستن که میتونن فیلما رو به صورت رایگان دانلود کنن اما گاها اگر از یه کارگردان یا بازیگر خوششون بیاد و حس کنن آدم خلاق یا خوبیه و سعی داره تاثیر مثبتی در جامعه ایجاد کنه، با جون و دل خرج میکنن و به سینما میرن.
ایجاد چنین ارتباط های عمیقی بین هنرمند و جامعه، نیازمند افزایش سطح همدلی مردم جامعه است و نیاز داره که اون نگاه کاسب کارانه و سطحی نگر نسبت به صنعت سینما رو دور ریخت.
این روزا آدما مثل قدیم، چشم و گوششون بسته نیست و حتی اگه خودشون متوجه نشن، بالاخره دست به دست شدن اطلاعات، میتونه اونا رو متوجه کنه که دارن مورد سواستفاده قرار بگیرن. کافیه توی یه شبکه ی اجتماعی درمورد تجربه تون از شغل یا زندگیتون بنویسید و یهو ممکنه یه نفر از اون سر دنیا که حتی زبان مشترکی ندارید، به روتون بیاره که دارید مورد سواستفاده قرار میگیرید.
این یه موضوع غیر قابل انکاره که بسیاری از افرادی که توی سینمای هالیوود فعالیت دارن، از شرایط کاری خودشون راضی نیستن و به این نتیجه رسیدن که دارن مورد بهره کشی قرار میگیرن. این یعنی متوجه هستن که مورد همدلی قرار نمیگیرن و صنفشون پر شده از افراد خودخواهی که نمی تونن دیگران رو درک کنن. این سیستم حتی اگه روز خوب رو نبینه، قطعا دیر یا زود، به سمت فروپاشی میره و الگوهای بیمارگونه ی گذشته، در برهه ای دیگه کارکرد خودشون رو از دست میدن.
آخرین نقد منفی ای که نسبت به هالیوود مطرح شده و بیشتر از همه ی نگرانی های قبلی دوستش دارم، مساله ی تحلیل و تشخیص ذائقه ی عمومی هست. این موضوع چیزی فراتر از گنجوندن پیام های مثبت و منفیه و اشاره به میزان خلاقیت یک هنرمند در ایجاد یه محصول خوش محتواست.
جمع بندی
واقعا جالبه که با وجود پیشرفت تکنولوژی و این همه کار فکری به ظاهر مفید، هنوز در تشخیص چیزی که میتونه آدما رو به هنر، علاقه مند کنه، دست پایینی داریم. یعنی حتی اگر از خوده مخاطبا هم بپرسید، اونا نمی تونن دقیقا بگن که خلق شدن چه چیزی میتونه اونا رو جذب یک اثر کنه و صرفا ممکنه بتونن به یه سری کلمات و توصیفات کلی بسنده کنن. ما آدما اینجاست که متوجه درونیات پیچیده ی خودمون میشیم و نیاز پیدا میکنیم که دست به یه کار فکری پیچیده بزنیم.