برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
نقد و بررسی فیلم Novocaine 2025| نووکائین
منتشر شده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴
0 بازدید
در زمان تحریر این مطلب، صرفا 67 روز از انتشار فیلم نووکائین میگذره و کنجکاو هستم که بدونم قراره در طولانی مدت، امتیازاتش تغییر کنه یا نه. از بسیاری جهات، ممکنه اینطور به نظر بیاد که با یه داستان کلیشه و اکشن دیگه طرفیم اما ظرافتی که فیلمساز در طراحی صحنه های اکشن به کار برده، کمابیش تفاوت ملموسی با کارای مارکتی رایج داره. به عنوان فردی که بیشتر به کارای روانشناختی و دراماتیک علاقه داره و ژانر اکشن رو با کسالت دنبال میکنه، نووکائین رو با اشتیاق نسبتا خوبی دیدم. هم بابت طراحی خوب صحنه های اکشن و فیلمبرداری جالب و هم بابت بازی همواره جالب جک کواید.
جک کواید از اون بازیگرایی هست که منتظرم تا حضورش توی کارای مستقل و جدی تر رو ببینم ولی با وجود بازی خوب، معمولا توی کارای شدیدا کلیشه ای و مارکتی حضور داره.
این فیلم بعد از دو ماه، از مجموع 42 هزار مشارکت کننده در سایت IMDb امتیاز 6.5 رو به دست آورده ولی 90 درصد مخاطبای گوگل پسندیدنش که امتیاز خیلی خوبیه. فروشش هم با توجه به آمار و ارقام، فروش قابل قبولی هست و ازون کارائیه که میتونه فرد رو راغب به حضور در محیط سینما کنه.
معمولا فیلما باید حداقل دو برابر بودجه ی تولید خودشون رو به دست بیارن تا از نظر تجاری، موفق محسوب بشن چون هزینه های بازاریابی و تبلیغات هم به بودجه ی تولید اضافه میشه. این تونسته هزینه های تولید رو پوشش بده و مقداری سود هم داشته باشه اما احتمالا به عنوان یه موفقیت بزرگ تلقی نمیشه و عملکردش رو میشه متوسط ارزیابی کرد. کارگردان این فیلم، دو شخص به اسم دن برک و رابرت اولسن هستن که معمولا با هم کار میکنن و سبک خاص خودشون در ترکیب اکشن و کمدی رو دارن. از جمله کارای شناخته شده ترشون میشه به Body at Brighton Rock 2019 اشاره کرد که یه فیلم هیجان انگیز و ترسناک محسوب میشه و عموما تونست نقد های مثبتی به دست بیاره.
فیلم Bushwick 2017 هم یه کار اکشن و مهیج هست که داستانش درمورد حمله ی ناگهانی به شهر بروکلینه.
تقریبا میشه گفت که این دونفر، جزو کارگردانای مستقل و کمتر شناخته شده هستن و نووکائین، نسبت به کارنامه ای که این افراد دارن، موفقیت خوبی به دست آورده. اما بریم سراغ خوده داستان و جزئیاتش.
نووکائین داستان مردی رو میگه که به خاطر یه بیماری نادر، هیچ احساسی نسبت به درد، گرما و سرما نداره. فیلم با سکانس جالبی از شروع روز کارمندی، منزویانه و ظاهر اتوکشیده ی جک کواید شروع میشه و یه موسیقی که در عین صحبت از درد، اتمسفر مناسبی برای توصیف تراژدی زندگی ناتان کین داره.
ناتان به محل کار میره و خیلی زود، سر و کله ی کراشش هم پیدا میشه. فیلم سعی داره بگه که ناتان یه فرد منزوی و افسرده است و تنها ارتباط اجتماعیش، از طریق بازی های ویدیویی با یه دوست ناشناس درست شده.
هشدار: ادامه ی مطلب میتونه داستان فیلم رو لو بده.
اگر پیچش های داستانی، خلاقیت کمتری میداشتن، این حس غلبه میکرد که دختر داستان، صرفا ظاهر شده تا ناتان رو توی موقعیت اکشن قرار بده تا از کتک خوردن فردی که درد رو حس نمیکنه لذت ببریم ولی خلاقیت سناریو، فیلم رو چندین قدم از کلیشه دور کرده.
اما باز هم پای یه دختر وسطه که پیش از دزدیده شدن، لزوما ویژگی های بخصوصی از خودش نشون نداده و حتی مدت چندانی با ناتان وقت نگذرونده که بگیم احساس عمیقی شکل گرفته تا ناتان اینطور خودشو به خطر بندازه و به مرگ نزدیک بشه.
در پایان هم هرچند معشوق ناتان یعنی شری، سعی میکنه برای ناتان فداکاری کنه اما غیر قابل انکاره که شری یه دزد بوده و به هوای اطلاعات کشیدن، وارد محیط کار ناتان شده و با برادری همکاری میکرده که پیش از این هم دست به قتل زده و اخلاقی کاریش مشخصه. شری میتونست دلیل مرگ ناتان در همون لحظات ابتدایی سرقت بشه و همین ماجرای دزدی هم باعث قتل خیلیا شد. اما فیلم، شخصیت شری رو تا جای ممکن تطهیر میکنه تا تلاش ناتان، حماقت آمیز و بیهوده جلوه نکنه.
ناتان میتونست با حقیقت ناامید کننده یعنی شرور بودن شری رو به رو بشه و معنای کارش با نجات دادن چند مرد قانون یا مبارزه با خلافکارا مرتبط بشه و با دعوت شدنش به نیروی پلیس، حتی بیننده رو مشتاق کنن که منتظر یک مجموعه فیلم باشه.
اما چیزی که صحنه های اکشن این فیلم رو جذاب جلوه میده، تلاش سازنده ها برای منتقل کردن درد به بیننده به کمک تصاویر و دیالوگ و جزئیات خلاقانه است. صحنه ی مرگ یا آسیب دیدن آدما توی فیلمای اکشن، به کرار اتفاق میوفته اما بعضی جاها حتی تبدیل به یه اتفاق کاملا کمدی میشه یا اصلا بیننده کوچکترین همدردی ای با فردی که روی زمین افتاده و داره میمیره یا زجر میکشه پیدا نمیکنه. فیلم معمولا یا روی شور و غرور قهرمان مانوور میده یا صرفا سعی داره تا احساسات شخصیت کلیدی رو به تصویر بکشه و به بیننده اجازه ی همزادپنداری بده اما در اینجا، حتی با اینکه میدونی ناتان دردی رو احساس نمیکنه اما آسیب هایی که میبینه، با جزئیات زیادی به نمایش در میان و این جزئیات، شانس زنده کردن خاطرات مرتبط با اون نوع خاص آسیب رو درون ذهن بیننده زنده و چند برابر کنن.
این مهارت میتونه تا حد زیادی نشات گرفته از تجربه ی سازنده ها در تولید کارای ترسناک باشه و این فیلمو هم دچار صحنه های خشن زیادی کرده که کاملا مرتبط با پتانسیل های آسیب دیدن بدن انسان هستن.
مزیت ناتان برای چنین فیلم سازایی اینه که درد، نمیتونه متوقفش کنه و مثل دیوونه ها، دنبال دردسر راه میوفته و پشت سر هم، صحنه ای اکشن متنوعی خلق میشه.
طراحی هدف و انگیزه برای شخصیت های کلیدی داستان، اهمیت زیادی روی ماندگاریشون در ذهن مخاطب داره. ناتان به عنوان فردی معرفی میشه که خیلی سر به راه و قانون مداره اما درنهایت، به خاطر شری هست که شروع میکنه به استفاده از تواناییش و تا قبل از این، صرفا به عنوان کارمند ساده، این توانایی خاص رو دست نخورده گذاشته و درگیر عدم اعتماد به نفس افراطی شده.
انگیزه ی اون شدیدا به شری گره خورده و تقریبا فراموش میکنیم که مداخله اش توی این ماجرا، باعث شد چقدر تخریب به بار بیاد و افرادی رو بدون دادگاه، نابود کرد. اون مورد تقدیر قرار میگیره چون یه پلیس رو نجات داده اما داستان فیلم، اصلا به این موضوع اشاره نمیکنه که کارای خودسرانه ی ناتان، واقعا به طور میانگین، مثبت بودن یا منفی، یا شاید بهتره بگیم، فیلم تمام کارای ناتان رو مورد تحسین قرار میده.
جمع بندی
طراحی انگیزه ی شخصیت های کلیدی، تاثیر عمیقی روی هویت و ماندگاری فیلم میذاره اما درمورد فیلم نوواکین، این موضوع کمی یک جانبه به نظر میرسه. از اونجایی که کل مسیر قهرمان داستان به شری گره خورده، مخاطب فرصت چندانی برای بررسی انگیزه های شخصیت و رشد مستقل ناتان پیدا نمیکنه.
فیلم ناتان رو یه ناجی معرفی میکنه بدون اینکه اشاره ای به هزینه های واقعی کاراش داشته باشه و میشه گفت داستان، در پرداختن به پیامد های اخلاقی، کم عمق میشه.