برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
معرفی و بررسی فیلم Genie 2023| غول چراغ جادو
منتشر شده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴
0 بازدید
فیلم غول چراغ جادو، محصول سال 2023، از فیلمای کریسمسی و فانتزیه که علاوه بر مرور مفاهیم کریسمس، به فانتزی معروف غول چراغ جادو هم پرداخته.
ما کریسمس رو با رنگها و اشکال فانتزی و فضاهای گرم و خانوادگی میشناسیم که در کنار شومینه، شروع سال جدیدشون رو جشن میگیرن.
شخصیت اول این فیلم، شخصیتیه که زندگی خونوادگیش در حال فروپاشیدنه و این موضوع برمیگرده به این که اون بیش از اندازه درگیر شغلش هست. شغلی که به نظر نمیرسه علاقهی زیادی بهش داشته باشه.
کارفرمای اون یه کلکسیونر حریص کارای تاریخی و هنریه و بیاحترامی زیادی هم نسبت به کارمند خودش انجام میده.
این خودخواهیهای کارفرما، باعث میشه که مرد خونواده، دیر به جشن تولد و دورهمی زمستونی خونوادگیش برسه و همسرش تصمیم میگیره که به همراه بچهاش، تعطیلات رو به خونه ی مادرش بره و از شوهرش هم میخواد که مزاحم تعطیلاتشون نشه.
وقتی که شخصیت اصلی، تنها میشه، با ناراحتی به جعبهی جواهرات کهنهای که دم دستش هست نگاه میکنه و از اونجایی که این جعبه به نظر کثیفه، تصمیم میگیره که تمیزش کنه. این کار، باعث میشه تا یهو شخصیت جدیدی ظاهر بشه.
تصویری که در اینجا از غول چراغ جادو ارائه شده یه تصویر دوستانه و مونثه که علاقهی زیادی به حرف زدن و کسب تجربه از دنیای آدما داره.
فیلم غول چراغ جادو، از کارگردانی خوبی برخورداره و پتانسیل اینو داره که بیننده رو برای گذروندن یه تجربهی فان و سرگرم کننده، سر جای خودش بشونه.
توی این مطلب، سراغ بررسی محتوای این فیلم و اونچه که ممکنه در نگاه اول، چندان به چشم نیاد میریم.
هشدار: ادامهی این مطلب میتونه محتوای فیلم رو لو بده.
نقد و بررسی فیلم غول چراغ جادو
داستانهای کریسمسی فانتزی، عموما روی این موضوع تکیه دارن که روشن کنن، توی زندگی خونوادگی و به ظاهر تکراری ما، چیزای با ارزشی وجود داره که ممکنه به تدریج، نادیدهشون بگیریم و قدرشون رو ندونیم.
سال نو، فرصتی برای دیدن این ارزشها و تقویتشون هست. ایده اینه که اگه شما احساس کسالت رو تجربه میکنید، لازمه که حتما طرز دیدتون رو تغییر بدید، نه اینکه لزوما چیزی در اطراف شما اشتباهه.
از یه طرف، داستانهای فانتزی که بر پایهی برآورده شدن آرزوهای باورنکردنی ساخته میشن، عموما در مورد این صحبت میکنن که برآورده شدن آرزوها، دقیقا اون پیامدی که ما انتظار داریم رو به همراه نداره و یا ممکنه دردسرهای بیشتری رو برامون ایجاد کنه.
یه موضوع جالب در مورد شخصیت اصلی این داستان اینه که اون لزوما به دنبال برآورده کردن آرزوی عجیب و غریبی نیست و بیشتر ترجیح میده که از غول چراغ جادو استفاده کنه تا زندگی خونوادگی خودشو احیا کنه.
غول چراغ جادو هم در جواب میگه که نمیشه احساسات دیگران رو تغییر داد، ولی میتونی کارایی رو به کمکم انجام بدی که بتونه احساسات همسرتو تحت تاثیر قرار بده و اونو دوباره به سمت تو بکشونه.
این کارا باعث میشه تا مرد خونواده، به سراغ خرج کردن و تدارک دیدن چیزای زیادی بره. مثلا برای دخترش کلی خونهی عروسکی میخره، دکور خونه رو حسابی عوض میکنه، یه شام و آتیشبازی حسابی رو تدارک میبینه؛ اما در نهایت، کاراش جواب نمیده و باز هم زنش ترجیح میده که ازش دور بمونه چون مطمئن نیست که این وضعیت، بتونه در طولانی مدت هم ادامه پیدا کنه.
تلاش برای تدارک دیدن این اتفاقات و همچنین رو به رو شدن با ناامیدی بعدش، فرصت زیادی رو برای مرد خونواده و غول چراغ جادو ایجاد میکنه تا با هم معاشرت کنن و راجب افکارشون و جهان بینی متفاوتشون صحبت کنن.
غول چراغ جادو، از اولش غول چراغ جادو نبوده. به نظر میرسه که جزو قبیلههای باستانی غربی بوده که توسط یه جادوگر، توی صندوقچهاش گیر افتاده.
اون حتی در مورد معاشرتش با شخصیت مسیح میگه و از اینکه در دنیای جدید، این شخصیت اینقدر محبوبیت پیدا کرده تعجب میکنه چون در نظرش، مسیح یه آدم معمولی بود.
اما چیزایی در شخصیت مسیح بود که در نظرش تحسین برانگیزن. منجمله اینکه طمع و غرضای آدمای معمولی رو نداشت. در حالی که غول چراغ جادو بهش میگفت که با این تواناییهایی که تو داری میتونی کارای زیادی انجام بدی.
اتفاقاتی که در نهایت میوفته اینه که مرد شخصیت اصلی، از تلاش برای تغییر دادن مسیر زندگی با روشهای فعلی خودش دست میکشه و تصمیم میگیره که غول چراغ جادو رو آزاد کنه. هرچند که غول این فیلم، محدود به سه آرزو نبود و می تونست آرزوهای بیشماری رو برآورده کنه اما باز هم نتونست اتفاقات رو اونطور که شخصیت اصلی انتظار داشت، رقم بزنه.
غول چراغ جادو، از اینکه آزاد میشه خیلی حس قدردانی داره و احساساتی میشه؛ ولی اینو هم میگه که تو هر وقت که بخوای، میتونی سه تا آرزوی دیگه داشته باشی، منجمله اینکه در زمان، به عقب برگردی.
پس مرد، از این فرصت استفاده میکنه و به شبی برمیگرده که تولد دخترش بوده و تصمیم میگیره تا به حرفای رئیس خودخواهش اهمیتی نده و خودشو به جشن تولد برسونه. اینجا جایی بود که زنش ازش ناامید شده بود و تصمیم گرفت که تعطیلات رو ازش دور بشه.
بعد از اون هم تصمیم میگیره تا شغل خودشو عوض کنه و وقت بیشتری رو برای خونواده اش بذاره. انگار که همهی این اتفاقات لازم بود تا رویکرد این مرد، نسبت به زندگی تغییر کنه و از فرصتی که داره، به بهترین شکل، استفاده کنه.
نکتهای که در جریان این فیلم وجود داره و ممکنه نادیده گرفته بشه اینه که واقعا شاید موقعیتی که درونش هستیم، کسل کننده شده باشه و دیگه معنای گذشته رو نده و ترجیح بدیم که در معرض تجارب جدیدتری باشیم.
این به معنی کنار گذاشتن خونواده و وفاداری نیست، به معنای اینه که ما به فرصت نیاز داریم که رشد کنیم و تجارب ذهنی جدیدی رو به دست بیاریم و اگر همهاش بخوایم روی الگوهای تکراری گذشته راه بریم، اتفاقات جدیدی، نمیتونه که بیوفته.
داستان های کریسمسی، تا حد زیادی نوستالژیگرا هستن و راه برون رفت از کسالت رو توی زنده کردن خاطرات گذشته میدونن؛ ولی حتی اگر ما همهی زیباییها رو ببینیم، باز هم ممکنه برامون تکراری بشن و نیاز به خلق زیباییهای جدیدی داشته باشیم. در این حالت، حتی وجود یه غول چراغ جادو هم کمک زیادی نمیکنه. غول چراغ جادو میتونه خواستههای ما رو محقق کنه، اما اگه ندونیم که چه تجربهای رو میخوایم و چی میتونه ما رو از کسالت نجات بده، اون وقت چطور میشه ازش استفادهی مفیدی کرد؟
این فانتزیای هست که ما به کرار دنبال میکنیم. به تحقق آرزوهایی فکر میکنیم که مدت زیادیه توی سر داریم و با خودمون فکر میکنیم که بعدش چه اتفاقی قراره بیوفته؟
آیا غیر از اینکه آرزوهای ما به جز اینکه بعضا کمک میکنن برخی تنگناهای زندگی رو پشت سر بذاریم، فرصتی برای کسب تجارب جدید هستن؟
غول چراغ جادوی این فیلم، در ابتدا دنبال گوشت شکار و سنتهای گذشتهی قبیلهاش میگشت و از دیدن اینکه آدما پیتزا میخورن تعجب کرد؛ چون در نظرش، این غذا ظاهر احمقانهای داره؛ اما وقتی که غذا رو تست کرد، به نظرش اومد که یه غذای خیلی فوق العاده است و کم کم با بقیهی ابتکارات دنیای ما آشنا شد و کلکسیونی از عکسای بازیگر مورد علاقهاش و عکس پیتزا درست کرد.
چیزایی که غول چراغ جادو به سمتش کشیده شد، عمدتا شامل ابتکاراتی هستن که ما آدما برای رفع کسالت زندگیمون طراحی کردیم و ایدههای جدیدی نسبت به امکانات 50 یا 100 سال گذشته هستن.
به عنوان یک جمع بندی
غول چراغ جادو، علاوه بر سرگرم کننده بودن خودش، فرصت اینو به ما میده که باورامون در مورد دنبال کردن آرزوها و اونچه که واقعا فکر میکنیم میتونه به زندگیمون معنا و جهت بده رو مورد بررسی قرار بدیم.
طراحی آرزوها و مسیر زندگی، صرفا یک کار فکری فانتزی و سرگرم کننده نیست بلکه میتونه پارامترای ما برای گزینش انتخابهای بعدیمون رو شکل بده.