برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
اخبار ابتدایی درمورد فیلم The Ritual با بازی آلپاچینو
منتشر شده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
0 بازدید
فیلم آیین، کار ترسناک جدیدی با موضوع جن گیری هست که براساس یکی از مستندترین موارد جنگیری در تاریخ آمریکا ساخته شده. سابق بر این هم فیلمی با اسم و محتوای نسبتا مشابه منتشر شده و بهتره در این مورد، همین ابتدا شفاف سازی بشه.
آیین 2025، درباره ی کشیش جوونی هست که ماموریت پیدا میکنه تا جن گیری از یک زن جوون رو ثبت کنه یا درواقع گزارش تهیه کنه.
آلپاچینو، نقش یه کشیش کهنه کار رو بازی کرده و هدایت این مراسم رو به عهده میگیره.
فیلم براساس پرونده ی واقعی اما اشمیت ساخته شده که در سال 1928 و در ایالت آیووا تحت جن گیری قرار گرفت که البته در اینجا اصلا این موضوع رو تایید نمیکنیم.
منتقدا عقیده دارن که این فیلم تلاش کرده تا بین روانشناسی و ماوراءالطبیعه تعادل درست کنه اما درنهایت، بیشتر به سمت وحشت سنتی متمایل شده.
آلپاچینو با لهجه ی غلیظ و نوعی بازی اغراق شده ظاهر میشه و با یک کشیش شکاک، سعی میشه تا مسائل متافیزیکی، به شکل غافلگیرکننده و البته ترسناکی ظاهر بشن.
لهجه ی آلپاچینو ظاهرا ترکیبی از آلمانی و لاتین هست و دلیلش هم اینه که کشیش اصلی که این گزارش درمورد کارش نوشته شده، آلمانی تبار به حساب میومد.
بعضی از منتقدا عقیده دارن که نوع اجرای آلپاچینو خوبه و به باورپذیر کردن فضای ماوراءالطبیعه ی فیلم کمک کرده که احتمالا همه شون از طرفدارای آلپاچینو و کارای کلاسیک هستن وگرنه یه سری از منتقدا هم عقیده دارن لهجه و نوع بازیش، بیشتر حالت نمایشی و فیک داره.
این فیلم در ابتدا در بریتانیا و ایرلند در تاریخ 30 می اکران شد و در ایالات متحده هم در تاریخ 6 ژوئن به نمایش دراومد.
دیوید میدل به عنوان کارگردان این فیلم، به فیلم های درام اجتماعی و روانشناختی علاقه داره، مخصوصا کارایی که براساس داستان های واقعی ساخته بشن. در سال 2014، فیلمی با عنوان NightLights رو منتشر کرد که درباره ی زندگی یک خواهر و برادر مبتلا به اوتیسم رو روایت میکرد. یه فیلم در سال 2019 ساخت که داستان واقعی مرگ یه کهنه سرباز آفریقایی آمریکایی رو در جریان درگیری با پلیس، روایت میکنه و حالا هم کار جدیدش که مجددا سراغ یه گزارش مستند رفته.
روی اینکه پرونده ی اما اشمیت خیلی مستند و واقعیه تاکید زیادی شده ولی وقتی اخبار و سرنوشت شخصیت های داستان رو بررسی کنید، نقاط کور زیادی وجود داره به علاوه که کلیسا، سابقه ی طولانی در تبلیغات نه چندان منطقی داره.
اما اشمیت که بعد ها اسمش به آنا اکلوند عوض شد، در دهه ی 1920 دچار علائم شدید تسخیر شیطانی شد. گزارش ها حاکی از این بود که ایشون قدرت بدنی غیر عادی به دست آورده و به زبان هایی که هرگز یاد نگرفته حرف میزنه و نسبت به اشیای مقدس، واکنش خشونت آمیز نشون میده.
کشیش آلمانی تبار، همراه با کشیش جوزف استایگر، مراسم جن گیریش رو در یک صومعه انجام میدن و گزارش میگه که این مراسم، چند روز طول کشید و افراد حاضر، ادعا کردن که در طول این اتفاق، اشمیت دچار حالت های عجیب و غیر قابل توضیح شد از جمله معلق شدن در هوا و فریاد های غیر انسانی.
بعد از پایان مراسم هم کشیش ها اعلام کردن که طرف از تسخیر شیطانی آزاد شده و این حرفا رو توی یه جزوه ی مذهبی با اسم Begone Satan ثبت کردن و تاثیر عمومیش باعث شد که نوعی باور عمومی درمورد جن گیری، تقویت بشه.
این پرونده، تحلیل های مختلفی رو از نظر افراد مذهبی، روان شناسا و تاریخ نگارا دریافت کرده اما هیچ اطلاعات مستقیمی از گفته های خود اشمیت بعد از رهایی از این اتفاق وجود نداره.
صرفا داستان هایی که ثبت شده، سعی کردن آب و تاب قضیه رو زیاد کنن مثلا میگن که اشمیت از 14 سالگی شروع به تجربه ی علائم عجیب کرده و مثلا نمی تونسته وارد کلیسا بشه یا واکنش شدیدی نسبت به اشیای مقدس داشته و همچنین پدرش، آدم ضد مذهب و بدرفتاری بوده و احتمالا کارایی انجام داده که روی دخترش هم تاثیر روانی بدی گذاشته. بعضا حتی گفتن که همه ی این دختر، یه جادوگر محلی بوده و روی غذاهای دختر بچه، طلسم میذاشته و ممکنه همین موضوع باعث تغییر رفتار اما شده باشه.
ولی عملا هیچ مدرک مستقیمی از گفته های خوده اما اشمیت درباره ی تجربه ی این اتفاق وجود نداره و تمام اطلاعات از گزارش های کشیش ها و شاهدا به دست اومده.
حتی اطلاعات بخصوصی درمورد سال های بعدی زندگی این شخص وجود نداره و صرفا گفتن که بعد از جن گیری، دیگه علائم تسخیر شیطانی رو نشون نداد و این آدمای آسمون ریسمون باف، دیگه هیچ فضولی ای درمورد زندگی شخصی اما اشمیت نکردن که به خودی خود خیلی عجیبه.
این پرونده، پر از گزارش های متناقض، ادعاهای غیر قابل اثبات و تفسیرهای مذهبی و روانشناختیه که باعث میشه نتونیم به طور قطعی بگیم که چه اتفاقی افتاده.
هیچ سند محکمی برای تایید تسخیر شیطانی اما اشمیت وجود نداره و اتفاق هم برمیگرده به دوره ای که علم روانشناسی، توسعه ی پیدا نکرده بود و این کار، جایگزینی برای درمان مشکلات روانی به حساب میومد و خودتون میتونید تجسم کنید که چه روش خوبی برای کسب درآمد کلیسا بوده.
جزوه ی مذهبی مذکور هم که ادعا میکنه جزئیات دقیق رو ارائه داده، بیشتر شبیه یک روایت تبلیغاتی مذهبیه تا یه گزارش علمی یا تاریخی دقیق.
جمع بندی
این فیلم، احتمالا از روایت کلیسا درباره ی این پرونده استفاده کرده تا جن گیری رو به عنوان یه اتفاق واقعی و تایید شده نشون بده به جای اینکه چندان جنبه های روان شناختی یا اجتماعی ماجرا رو بررسی کنه. در فیلم های مشابه هم کلیسا معمولا در نقش نوعی نیروی محافظ ظاهر میشه که دربرابر یک تهدید شیطانی می ایسته که خودش نوعی تبلیغ به حساب میاد.
آل پاچینو سابقا هم فیلم هایی درمورد تبلیغ مسیحیت و کلیسا بازی کرده و اتفاقا بعضی هاشون کارای معروفی شدن اما بدون درنظر گرفتن بازی تحسین برانگیز آل پاچینو یا کارگردانی خوب این فیلما، ما با محتوای خیلی جابندارانه ای طرفیم و لزوما پیام سالمی رو منتقل نمیکنن.