در فیلم Lucy in the Sky، ناتالی پورتمن نقش لوسی کولا را بازی می‌کند؛ زنی قدرتمند که عزم و اراده‌اش او را به‌عنوان یک فضانورد به فضا می‌برد، جایی که تجربه‌ای متعالی از نگاه به زندگی‌اش از دور به‌دست می‌آورد. اما وقتی به خانه بازمی‌گردد و دنیای اطرافش ناگهان کوچک به‌نظر می‌رسد، ارتباطش با واقعیت به‌آرامی از هم می‌پاشد.

دِیویس (با بازی جیک جیلنهال)، یکی از شرکای موفق یک شرکت سرمایه‌گذاری خصوصی، پس از مرگ همسرش در یک تصادف رانندگی دچار بحران روحی می‌شود. با وجود فشارهای پدرزنش، فیل (کریس کوپر)، برای بازگشت به زندگی عادی، دِیویس دچار فروپاشی درونی می‌شود. ماجرا با نوشتن یک نامه شکایت به شرکت فروش دستگاه‌های خوراکی آغاز می‌شود، اما به‌زودی این نامه‌ها به اعترافاتی صادقانه و عمیق از زندگی شخصی‌اش تبدیل می‌شوند. نامه‌هایش توجه کارن (نائومی واتس)، یکی از کارکنان خدمات مشتریان، را جلب می‌کند و رابطه‌ای عجیب و خاص میان آن دو شکل می‌گیرد. در کنار کارن و پسرش کریس (جودا لوئیس)، دِیویس شروع به بازسازی زندگی خود می‌کند — با تخریب کامل زندگی گذشته‌اش.

در سال ۱۹۴۶ و در آلمان پس از جنگ، راشل مورگان (با بازی کیرا نایتلی) در زمستان سرد به خرابه‌های هامبورگ می‌رسد تا با همسرش لوئیس (با بازی جیسون کلارک)، سرهنگ بریتانیایی مسئول بازسازی شهر، دوباره دیدار کند. اما زمانی که به خانه جدیدشان می‌روند، راشل متوجه می‌شود که لوئیس تصمیم غیرمنتظره‌ای گرفته است: آن‌ها باید خانه بزرگ را با مالکین قبلی، یک بیوه آلمانی (با بازی الکساندر اسکاشگارد) و دختر مشکل‌دارش شریک شوند. در این فضای پرتنش، دشمنی و اندوه به شور و هیجان و خیانت تبدیل می‌شوند.

این فیلم تصویری از یکی از مهم‌ترین و تراژیک‌ترین لحظات تاریخ آمریکا است که از دیدگاه اولین بانوی ایالات متحده، ژاکلین کندی (ناتالی پورتمن) دیده می‌شود. "جکی" ما را در دنیای او در روزهای بلافاصله پس از ترور همسرش قرار می‌دهد. جکی برای حفظ کرامت و وقار بی‌نظیر خود شناخته شده است، و در اینجا، ما تصویری از او را می‌بینیم که در تلاش است تا میراث همسرش و دنیای "کملوت" را که او ساخته و دوست داشته، حفظ کند.