«ایندیا استوکر» (میا واسیکووسکا) هرگز آمادگی از دست دادن پدر و بهترین دوستش، «ریچارد» (درموت مالرونی)، را در یک تصادف غم‌انگیز نداشت. آرامش عمارت خانوادگی‌شان در دل جنگل و سکوت شهر کوچک‌شان ناگهان با این حادثه مرموز — و با ورود غیرمنتظره‌ی عمویش «چارلی» (متیو گود)، که تا آن زمان حتی از وجودش خبر نداشت — بر هم می‌خورد. وقتی چارلی به همراه ایندیا و مادر احساسی و ناپایدارش، «اوی» (نیکول کیدمن)، در خانه ساکن می‌شود، ایندیا گمان می‌کند خلأیی که مرگ پدرش بر جای گذاشته، بالاخره با نزدیک‌ترین خویشاوند او پر شده است. اما خیلی زود به عموی مرموز و جذابش مشکوک می‌شود — با این حال، به جای وحشت یا خشم، روزبه‌روز شیفته‌تر از قبل به او جذب می‌شود.

در این دنباله از فیلم G.I. Joe: The Rise of Cobra، اعضای گروه «جوها» دوباره گرد هم می‌آیند تا مانع از تسلط کامل سازمان شرور «کوبرا» بر جهان شوند. تهدید نانومایت‌ها از میان رفته و دولت ایالات متحده، فرمانده‌ی کوبرا و «دسترو» را در زندانی زیرزمینی و غیرقابل فرار حبس کرده است. اما وقتی رهبر پاکستان ترور می‌شود، رئیس‌جمهور آمریکا (با بازی جاناتان پرایس) مأموریت حفاظت از کلاهک‌های هسته‌ای پاکستان را به جوها می‌سپارد تا نکند به دست دشمن بیفتند. پس از انجام موفق مأموریت، جوها ناگهان در حمله‌ای غافلگیرانه نابود می‌شوند و تنها «رودبلاک» (دواین جانسون)، «لیدی جی» (آدریان پالیکی) و «فلینت» (دی.جی. کوت‌رونا) زنده می‌مانند. آن‌ها متوجه می‌شوند در کاخ سفید اتفاقی مشکوک در جریان است؛ لیدی جی حدس می‌زند که شخصی مبدل خود را به‌جای رئیس‌جمهور جا زده است. در همین حال، «استورم شَدو» (لی بیونگ-هون) و «فایرفلای» (ری استیونسون) برای آزاد کردن فرمانده کوبرا (لوک بریسی) از زندان متحد می‌شوند. پس از این عملیات، استورم شَدو برای بهبودی از سوختگی‌هایش به کوهستان پناه می‌برد، اما «اسنیک آیز» (ری پارک) و «جینکس» (الودی یونگ) او را دستگیر می‌کنند و در این میان، حقیقتی تکان‌دهنده درباره‌ی گذشته‌ی او فاش می‌شود. آن‌ها درمی‌یابند که «زارتان» (آرنولد ووسلو) در نقش رئیس‌جمهور ظاهر شده و قصد دارد در پوشش نشست جهانی خلع سلاح هسته‌ای، رهبران جهان را در برابر «کوبرا» به زانو درآورد. اکنون که کوبرا با سلاحی انقلابی در ماهواره‌های مداری، کل کره زمین را گروگان گرفته است، تنها جوها و یک متحد قدیمی و قابل اعتماد می‌توانند دنیا را از نابودی نجات دهند.

بیلی (مایکل داگلاس)، پدی (رابرت دنیرو)، آرچی (مورگان فریمن) و سم (کوین کلاین) از کودکی بهترین دوستان یکدیگر بوده‌اند. وقتی بیلی، که سوگند خورده بود هرگز ازدواج نکند، بالاخره به دوست‌دخترش پیشنهاد ازدواج می‌دهد، چهار نفر تصمیم می‌گیرند به لاس وگاس بروند تا دوباره جوانی و روزهای شکوه خود را زنده کنند. اما وقتی به لاس وگاس می‌رسند، می‌بینند که گذر دهه‌ها نه‌تنها شهر را تغییر داده، بلکه دوستی‌شان را نیز به چالش کشیده است. در حالی که قبلاً Rat Pack در سالن Sands اجرا می‌کرد و اکنون Cirque du Soleil در Strip حکم‌فرماست، این چهار نفر هستند که لاس وگاس را به تسخیر خود درمی‌آورند.

خواهر و برادر، هانسل و گرتل، توسط پدرشان در جنگل تنها گذاشته می‌شوند و در خانه‌ای آب‌نباتی به دست یک جادوگر تاریک اسیر می‌گردند، اما موفق می‌شوند او را بکشند و فرار کنند. سال‌ها بعد، این یتیم‌ها به شکارچیان مشهور جادوگر تبدیل شده‌اند. وقتی ۱۱ کودک در دهکده‌ای کوچک ناپدید می‌شوند، شهردار هانسل و گرتل را برای نجات آن‌ها فرا می‌خواند و آن‌ها دختری مو‌قرمز به نام مینا را از دست کلانتر محلی که قصد داشت او را به جرم جادوگری بسوزاند، نجات می‌دهند. خیلی زود متوجه می‌شوند که سه روز دیگر ماه خونین فرا می‌رسد و جادوگر قدرتمند و تاریکی به نام موریل مسئول همه این آدم‌ربایی‌هاست؛ او قصد دارد کودکان را همراه با یک ماده مخفی در معجونی استفاده کند که محفل جادوگران را در برابر آتش مصون کند. در همین حین، هانسل و گرتل رازهایی درباره والدینشان کشف می‌کنند.