ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

نقد و بررسی فیلم Signs 2002| مسیحیت و فرازمینی‌ها

نقد و بررسی فیلم Signs 2002| مسیحیت و فرازمینی‌ها

مروری بر فیلم نشانه ها با بازی واکین فینیکس

منتشر شده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳

0 بازدید

نقد و بررسی فیلم Signs 2002| مسیحیت و فرازمینی‌ها

نقد و بررسی فیلم Signs 2002| مسیحیت و فرازمینی‌ها

واکین فینیکس که طی سال‌های اخیر، بابت بازی فیلم جوکر 2019 دوباره شهرت پیدا کرد، رزومه‌ی متراکمی توی دهه‌ی ابتدایی قرن بیست و یک داره. فیلم نشانه‌ها، یکی از این فیلماست که در ژانر علمی-تخیلی ساخته شده و البته تا حد زیادی، به باورای مسیحی و خداباوری دامن زده. این فیلم تا الان تونسته 80 درصد پسند مخاطبای گوگل و امتیاز 6.8 رو از سایت IMDb به دست بیاره. نشانه‌ها در زمان انتشار خودش، تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین فیلمای سال 2002 شد. 

تولید این فیلم، با ام نایت شامالان هست که به خاطر ساخت فیلمای فراطبیعی و ترسناک، به شهرت رسیده و توی پروژه‌ی دیگه‌ای به اسم فیلم روستا، باز هم با واکین فینیکس، همکاری داشته. شامالان توی فیلم نشانه‌ها، یه نقش آفرینی کوتاه هم داره.
شامالان یه هنرمند آمریکایی و هندی به حساب میاد و فکر میکنم سوال مهمی که توی آثارش مطرح میکنه، فارغ از وجه فانتزی و تخیلی یا ترسناک بودنشون، به چالش کشیدن آدما در مورد رویکردی هست که به موضوع خیر و شر دارن. نماهای ثابت و دلهره آوری که اتفاقات بعدشون غیر قابل پیش‌بینی هست و موسیقی متن حساب شده و جالبی که توی کاراش به کار میگیره، بیش از پیش به اتمسفری که نسبت به ایجادش علاقه‌مند هست، دامن میزنه.
فیلم نشانه‌ها، پر از این صحنه‌های دلهره آور هست که به صورت رندوم، بعد از بعضی از صحنه‌های ثابت و دلهره‌آور، واقعا قراره اتفاقات ترسناکی بیوفته. اتفاقات درون فیلم، کاملا تخیلیه و هیچ چیز مشابهی در دنیای واقعی نداره. واکین فینیکس در نقش مریل، پیش برادرش که سابقا کشیش بوده اومده تا توی دورانی که گراهام، عزادار همسرش هست، پشتیبانیش کنه. نقشی که واکین فینیکس، توی این فیلم بازی کنه، لزوما جزو اون بازی‌های خاص و روانشناختیش به‌حساب نمیاد و بعضا صحنه‌های کمدی‌ای رو خلق کرده که ملایم کننده‌ی ترس و وحشتی هست که روی داستان فیلم، سایه انداخته.

داستان این فیلم، الهام گرفته از حلقه‌های کشتزار هست که در فرهنگ عمومی، به‌خوبی شناخته شدن و راجبش نظریات و بحثای مختلفی صورت گرفته. خیلیا باور دارن که بخشی از این نشانه‌های روی مزارع، به دست آدما ساخته نمیشن و جزو پدیده‌های ماورایی به حساب میان. خیلیا علاقه دارن که این پدیده رو به موجودات فضایی نسبت بدن.
نگاه فیلم نشانه‌ها به این پدیده، نگاهی بدبینانه است و به نظر میاد که نویسنده از این طریق سعی کرده تا شخصیتای داستان، بخصوص پدر خونواده رو به منتهای استیصال برسونه تا دوباره به باور خداپرستانه‌اش برگرده و رویکردشو نسبت به زندگی، تغییر بده.
هشدار: ادامه‌ی این مطلب میتونه محتوای فیلم رو لو بده.

موجودات فضایی، در اینجا تصویری زنده از ترس و ناامنی روانی انسان میشن که به‌تنهایی، قادر نیست تا اخلاقیات و راه بقای خودشو پیدا کنه. بیگانه‌ها به زمین اومدن تا قلمرو پیدا کنن و بقای خودشون رو به کمک این سیاره‌ی خوش آب و هوا، تضمین کنن. با این وجود، اونا تابع هیچ اخلاقیات خاصی نیستن و میشه اونا رو جزو گونه‌های خدانشناس در نظر گرفت.
خدانشناس بودن این موجودات فضایی، به شکل طعنه آمیزی باعث میشه تا پدر خونواده، به نابهنجار بودن باور جدید خودش پی‌ببره و بخواد که متفاوت با افرادی که هیچ باور ماورایی خاصی ندارن، زندگی کنه و روی کمک خدا، به عنوان منشا معجزه، کمک و اتفاقات غیر منتظره، حساب کنه.
این فرمول ام نایت شیامالان هست و نه باور نویسنده‌ی این مطلب. اینکه شما بیاید آدما رو به سمت یه باور بهینه‌تر یا بشردوستانه‌تر دعوت کنید، به خودی خود خواسته‌ی بدی نیست، بحث اینه که از چه طریقی می‌خواید این کارو انجام بدید و محرکی که برای مخاطبتون در نظر گرفتید، قراره چجوری عمل کنه. فیلم نشانه‌ها، چندان از روابط علت و معلولی تاثیرگذار و جالبی استفاده نکرده. بیشتر تونسته توی نشون دادن یه فضای نسبتا دلهره‌آور و ماجراجویانه موفق عمل کنه اما اگر هدف نویسنده اینه که بیننده رو به سمت خداباوری بکشونه، میشه گفت که نمایش مضحکی رو ارائه داده.

نشونه‌های مرتبط با باور مسیحی، توی این فیلم فراوون هستن و میشه اونو مثل برخی از کارای شامالان و یا گیبسون، تلاشی برای تبلیغ یا ابراز ارادت به باورای مسیحی در نظر گرفت. خدا در فیلم‌های شامالان و گیبسون، به زبان مسیحی‌ها صحبت میکنه و نشانه‌هایی که این افراد برای معرفی دین خودشون تعریف کردن رو زبان خدا معرفی میکنه که طبیعتا برای مایی که نه مسیحی متولد شدیم و نه به عنوان یه مسیحی زندگی کنیم، یک بیان ساختگی و شعارزده به حساب میاد و پرداختن بهش هم پرداختن به یک زبان گروه‌زده است که عقیده داره می‌تونه سعادت تمام فرزندان بشر رو تامین کنه.

جمع‌بندی
چیزی که در مورد برخی از کارای شامالان تحسین میکنم، ظرافتی هست که توی ساخت چهارچوب‌های هنری، انتخاب بازیگرا و اتمسفرسازی داره. موسیقی متنی که برای کاراش در نظر میگیره، می‌تونن به عنوان نوعی نقطه‌عطف در نظر گرفته بشن اما غیر قابل انکاره که شامالان از باورای مسیحی، به عنوان نوعی بازیچه برای تحت تاثیر قرار دادن احساسات مخاطبش استفاده میکنه و این نوع استفاده، اتفاقا به صورت منطقی و قابل اعتمادی هم صورت نمیگیره و بیشتر شبیه همکاری توی یه سیستم شعارزده و فرمایشی هست.