برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
نقد و بررسی انیمیشن Superman: Red Son
منتشر شده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴
0 بازدید
سوپرمن ردسان در سال 2020 منتشر شد و یک روایت جایگزین از سوپرمن به حساب میاد که در جریانش، سفینه ی کال-ال به جای فرود در آمریکا، در اتحاد جماهیر شوروی سقوط میکنه.
این انیمیشن براساس کتاب مصوری به همین اسم ساخته شده و داستانش در دوره ی جنگ سرد اتفاق میوفته. سوپرمن به نماد قدرت شوروی تبدیل میشه و تحت هدایت دولت کمونیستی رشد میکنه.
لکس لوتر به عنوان نابغه ی آمریکایی، تلاش میکنه تا سوپرمن رو متوقف کنه و این رقابت به یک نبرد ایدئولوژیک بین کمونیسم و سرمایه داری تبدیل میشه.
بتمن در این نسخه یک شورشی ضدکمونیست هست که علیه حکومت سوپرمن مبارزه میکنه.
نویسنده این داستان مارک میلار هست و در سال 2003، این داستان در DC Comics منتشر شد و یکی از کارهای شاخص در مجموعه ی Elseworlds به حساب میاد.
این داستان یک نقد سیاسی و اجتماعی درمورد ایدئولوژی های قدرت ارائه میده و سعی داره به این موضوع بپردازه که محیط، میتونه تاثیر قابل توجهی روی نحوه ی شکل گیری شخصیت آدما داشته باشه.
مارک میلار نویسنده ی اسکاتلندی هست و به عنوان یکی از برجسته ترین نویسنده های کتاب های مصور شناخته میشه. سبک نویسندگیش معمولا به سمت داستان های انتقادی و غافلگیر کننده میره و ممکنه ایده ای که در این داستان به کار برده، در ابتدا خیلی جسورانه به نظر برسه اما پیامی که سعی داره منتقل کنه، بعضا الگوهای نابهنجاری پیدا میکنه.
این انیمیشن، نه فقط کمونیسم شوروی بلکه سرمایه داری آمریکایی رو هم به چالش میکشه.
هشدار: ادامه ی این مطلب میتونه داستان انیمیشن رو لو بده.
در پایان داستان، لکس لوتر به عنوان رهبر آمریکا، یک سیستم جهانی جدید رو پایه گذاری میکنه اما این سیستم هم درنهایت به یک چرخه ی قدرت تبدیل میشه که تفاوت چندانی با حکومت های قبلی نداره. این روایت سعی داره نشون بده که نه کمونیسم و نه سرمایه داری، هیچ کدوم به تنهایی راه حل کامل نیستن و هردو میتونن به شکل های مختلفی، به کنترل و سلطه ختم بشن.
درنهایت، سوپرمن متوجه میشه که هر سیستم ایدئولوژیک، اگر بدون نظارت و مسئولیت پذیری باشه میتونه به فساد و استبداد ختم بشه.
با این وجود، این داستان نقدهای متفاوتی رو دریافت کرده. بعضی از منتقدا از پیچیدگی های اخلاقی این داستان تمجید کردن چون نه کمونیسم و نه سرمایه داری به عنوان سیستم برتر معرفی نمیشن و هر دو رو با نقاط ضعفشون نشون میده.
طرفدارا از نحوه ی بازآفرینی شخصیت های معروف مثل بتمن و لکس لوتر استقبال کردن چون این نسخه ها رویکردهای متفاوتی نسبت به نسخه های کلاسیک دارن. با این وجود، بعضی از خواننده ها از پایان بندی داستان انتقاد کردن و اونا رو بیش از حد وابسته به یک پیچش غیر منتظره دونستن که به جای ارائه ی یک نتیجه ی منطقی، بیشتر به یک شوک روایی شباهت داره.
اسکاتلند، ملیت نویسنده ی این داستان، بخشی از بریتانیاست و یکی از چهار کشور تشکیل دهنده ی پادشاهی متحده بریتانیا و ایرلند شمالی به حساب میاد. به شخصه تعجب نمیکنم که یه بریتانیایی، داستانی درمورد سوپرمن ساخته که در خلالش، هم کمونیسم و هم سرمایه داری آمریکایی رو نقد میکنه و بد جلوه میده.
جمع بندی
این انیمیشن، به نظر میرسه که جانبدارانه باشه و درنهایت سعی میکنه قدرت گرفتن ایدئولوژی ای مثل لیبرالیسم رو اجتناب ناپذیر جلوه بده و سوپرمن بیش از پیش، نقش تثبیت کننده ی همچین قدرتی رو داره.
درواقع این داستان، به نوعی مسیر تاریخ رو بازآفرینی میکنه اما در نهایت، نتیجه ای رو ارائه میده که پیروزی لیبرالیسم رو یک روند ناگزیر نشون میده.
داستان از یک فرضیه ی جایگزین شروع میشه اما درنهایت، سوپرمن به عنوان تثبیت کننده ی نظم جدید باقی میمونه حتی اگر درابتدا در مقابل سرمایه داری بایسته.