برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
دلیل افول مستندهای سیاسی
منتشر شده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴
0 بازدید
مستندها بخش قابل توجهی از هنرهای نمایشی رو شامل میشن و لزوما برای مقاصد علمی به کار نمیرن بلکه توی همین سایت شما میتونید مستندهایی رو پیدا کنید که علاوه بر اطلاعات، سعی کردن تا فرمی سینمایی به خودشون بگیرن و تبدیل به یه کار بازارپسند بشن.
این مطلب، تحلیلی از یه مصاحبه است که اخیرا منتشر شده. فردی به اسم جین روزنتال، به عنوان یه تهیه کننده ی برجسته و یکی از بنیانگذاران جشنواره ای به اسم ترایبکا، در مصاحبه ای با Variety گفته که مستندهای سیاسی در حال افول هستن و این موضوع، نگران کننده است.
ایشون گفته که پلتفرم های بزرگ مثل نتفلیکس و آمازون، بیشتر به سمت مستندهای مربوط به سلبریتی ها و ورزش رفتن و مستندهای سیاسی، کمتر مورد توجه قرار میگیرن.
بعضی از شرکت های تولید مستند مثل A24، بخش مستند خودشون رو تقریبا تعطیل کردن و حتی فیلم هایی که جوایز مهمی مثل اسکار بردن، به سختی ممکنه توزیع کننده پیدا کنن.
مستندسازهای سیاسی فعلی هم مجبور شدن به سمت توزیع مستقل برن چون استودیو های بزرگ، کمتر حاضر به سرمایه گذاری روی این نوع فیلم ها هستن.
گزارش، در مجموع به سمت این موضوع رفته که نشون بده صنعت مستندسازی، تحت تاثیر سیاست های تجاری و تغییر در الگوی مصرف رسانه ای قرار گرفته.
به نظر میرسه که مستندهایی که جنبه ی سرگرمی دارن مثل جنایات واقعی و زندگی سلبریتی ها، از نظر اقتصادی، برای پلتفرم های بزرگ، سودآورتر هستن درحالیکه مستندهای سیاسی ممکنه جنجال برانگیزتر و کم فروش تر باشن.
به شخصه هیچوقت یادم نمیاد که مفاهیم علمی و انتزاعی، تبدیل به مستندهای محبوبی شده باشن و اینکه مستندهای سیاسی، یکزمانی وضعیت بهتری داشتن و مورد حمایت قرار میگرفتن هم میتونست تصویری از قدرت سیستم های سیاسی باشه. اینکه ساخت بیشتر همچین مستندهایی چندان مورد حمایت قرار نمیگیره، به خودی خود چیز بدی به نظر نمیرسه؛ اینکه استودیوها ترجیح میدن چه چیزایی رو بیشتر تولید کنن و بعضا سراغ دروغ و جوسازی برن، لازمه مورد توجه بیشتر منتقدا قرار بگیره.
توزیع مستقل مستندها میتونه فرصتی به فیلم سازا بده که خارج از چارچوب های تجاری، صدای خودشون رو به مخاطب برسونن هرچند که این کار، سخت تر و پرهزینه تر به نظر میرسه.
مستندهای علمی و انتزاعی، معمولا فاقد عناصر دراماتیک و داستانی هستن که باعث میشه مخاطب عام، کمتر بهشون توجه کنه و جذب بشه که کاملا منطقی به نظر میرسه. زمانی هم که مستندهای سیاسی بازار بهتری داشتن می تونست صرفا به این معنی باشه که سیستم های سیاسی، تمایل داشتن برای کنترل و شکل دادن به روایت های عمومی، دخالت های اینچنینی داشته باشن.
افزایش تمرکز روی مستندهای جنایی، زندگی سلبریتی ها و محتوای سبک تر میتونه تصویری از تلاش برای کاهش بحث های انتقادی باشه.
این تغییرات، میتونن تصویری از تغییرات سیاسی باشن و سیاست، بیش از پیش تبدیل به همون موضوعی شده که پشت درهای بسته و توسط طیف خاصی از نخبه ها تعیین میشه و ذهن فرهنگ عمومی، صرفا درگیر مسائل سطحی نگرانه ای از سیاست میشه.
یعنی اینکه مشارکت عمومی در تصمیم گیری های سیاسی، اهمیت خیلی کمتری پیدا کرده و سیاست به تدریج از فضای عمومی فاصله گرفته و بیشتر در سطح نخبگانی تعیین میشه. میشه انتظار داشت که بیش از پیش، به جای بحث انتقادی جدی، رسانه ها به سمت جنبه های نمایشی و سطحی از سیاست برن مثل تمرکز روی حواشی، شخصیت های سیاسی و رقابت های لحظه ای به جای بررسی فرآیندهای کلان.
این یعنی سیاست به عنوان یک دانش عمومی، کمتر مطرح میشه و بیشتر به موضوعی تبدیل شده که صرفا نخبه ها روی اون تاثیر دارن، درحالیکه مخاطب عمومی با محتوایی سرگرم میشه که اونو از عمیق مسائل، دور نگه میداره.
فرهنگ عمومی، همیشه در سیاست حاکم بر جامعه تاثیر داشته و این تاثیر جدید، با بی تفاوتی و خودمحوری تعیین میشه و بی تفاوتی هم خودش نوعی حرکت سیاسیه.
بی تفاوتی، برخلاف ظاهرش، یه واکنش فعال به شرایط سیاسی هست و نوعی موضع گیری نسبت به وضعیت موجود به حساب میاد. خودمحوری هم به عنوان یه شیوه ی جدید درک سیاست، ممکنه تصویری از تغییر در اولویت های فرهنگ عمومی باشه. یعنی به جای تغییر ساختاری، آدما بیشتر روی سود فردی و راه حل های شخصی تمرکز میکنن.
اگر همچین فرآیندی ادامه پیدا کنه، سیاست بیشتر از قبل از فضای عمومی فاصله میگیره و به دست گروه های نخبه، محدود میشه.
جمع بندی
این وضعیت، تا حد زیادی با اهداف نئولیبرالیسم همخوانی داره. تمرکز روی فردگرایی، کاهش مشارکت عمومی در تصمیم گیری های کلان و خصوصی کردن حوزه های سیاسی. نئولیبرالیسم به طور کلی تمایل داره که سیاست رو از فضای عمومی دور کنه و اونو به سطح تصمیم گیری های فردی و بازار آزاد تقلیل بده که نتیجه اش میتونه کاهش مشارکت عمومی در سیاست باشه.
وقتی ارزش های اجتماعی تغییر میکنن و افراد بیشتر به مسائل فردی و شخصی گرایش پیدا میکنن، زمینه برای سیاست زدایی از جامعه فراهم میشه یعنی سیاست عمومی، با دغدغه های فردی و اقتصادی جایگزین میشه.
یکی از اهداف نئولیبرالیسم، درست کردن جامعه ای هست که در جریانش مردم به جای مشارکت در تغییرات اجتماعی، صرفا مصرف کننده ی سیستم های موجود باشن که میتونه به حذف تدریجی نقدهای سیاسی منجر بشه.