ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

معرفی و بررسی سریال True Detective| کارآگاهی روانشناختی

معرفی و بررسی سریال True Detective| کارآگاهی روانشناختی

معرفی و بررسی سریال True Detective| کارآگاهی روانشناختی

منتشر شده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴

0 بازدید

معرفی و بررسی سریال True Detective| کارآگاهی روانشناختی

سیستم قضایی می‌تونه مجرم رو پیدا کنه اما درک اینکه چرا فرم خاصی از جرم و جنایت شکل میگیره و فراگیر میشه، سوال روانشناختی و پیچیده‌ایه. کارآگاه حقیقی، یه سریال 4 فصلی هست که از سال 2014 داره منتشر میشه و این اواخر هم فصل جدیدش داره پخش میشه.

این مقاله، صرفا یه معرفی اجمالی از اتمسفر این سریال و مزیتاش هست و نقدی هم که صورت میگیره، قرار نیست محتوای هیچ کدوم از فصلا و اپیزودا رو لو بده.

فصل اول این سریال، هنوزم که هنوزه جزو کارای محبوبه و شما ممکنه عکس و گیفای شخصیت اولش یعنی کوهل رو خیلی جاها ببینید. اتمسفر سریال، یه اتمسفر آمریکایی و مالیخولیاییه و جلوه‌های سینمایی زیبایی داره. لوس نیست و شانس اینو داره که یه فرد بزرگسال رو سرگرم کنه. دیالوگا جالب و خوش تراش هستن و در کنار یه داستان معمایی و کارآگاهی، راجب روانشناسی و فلسفه هم صحبتای جالبی میشه.

جرم، از دل فرهنگ و وضعیت روانی جامعه خودشو بازتولید میکنه و کوهل، شخصیت بدبین و مالیخولیایی، خودشو به نحوی با این داستانا سرگرم میکنه. اون تاثیر پذیرفته از شغلش نیست؛ بلکه به خاطر جهانبینیش هست که پتانسیل خوبی در حل کردن پرونده‌ها داره. اون می‌تونه به هر چیزی بدبین بشه و شک رو به دلش راه بده. مطالعه‌ی خوبی داره و در درک انگیزه‌ها و خواسته‌های دیگران هم دست خوبی داره.
همکارش مارتین هارت، یه فرد به ظاهر موجهه که بهش نشون میده چطوری باید مثل یه بورژوای سر به راه زندگی کنه اما کوهل، گول ظاهر زیباش رو نمیخوره و می‌دونه که این سیستم، نقص‌های زیادی داره. چه فرهنگ‌های غالب بر جامعه و چه سیستمی که داره براش کار میکنه. همه‌ی اینا چیزایی هست که توی همون اپیزود اول، میوتونید متوجهش بشید.
اتمسفر غالب برجامعه، اونقدری قوی هست که باعث میشه تصور برخی از جرم و جنایتا برای افرادی که عمدتا توی یه ساحل به ظاهر امن زندگی میکنن، غیر ممکن به نظر برسه و در مواجهه با قتل و جنایت، هر بار شوکه و سردرگم بشن. اما کوهل، برخورد خونسرد‌تری با این قضایا داره و ذهنش، پتانسیل شبیه‌سازی و درک نابهنجاری‌های عمیقی رو به دست آورده.

پرونده‌ای که توی فصل اول این سریال بررسی میشه، ریشه در خورده فرهنگ‌های به ظاهر منسوخ شده و اسراری داره و فرهنگ عمومی غالب، درک روشنی از فلسفه‌ی این خورده فرهنگا و وضعیت روانی مجرمین نداره و همینم کارو براشون دشوار میکنه تا بتونن همچین پرونده‌ای رو به نتیجه برسونن. خوده کوهل هم شناخت چندانی به این خورده فرهنگ نداره اما نسبت به دیگران، ذهن با بصیرت‌تری داره و احتمالات زیادی رو بررسی و دنبال میکنه.
در صورتی میشه تناقض درون فرهنگی تصویر شده در این سریال رو درک کرد که دنبال مثال‌هایی از فرهنگ خودمون باشیم. یعنی ببینیم که چه اتفاقات نابهنجاری داره توی جامعه‌مون میوفته یا می‌شنویم، که هنوز برامون تا حدی عجیب و غیر منتظره است یا در صورتی که باورشون کنیم هم نمی‌تونیم انگیزه‌ی افرادی که انجامش میدن رو تصور کنیم.
بماند که خیلی‌هامون عادت کردیم که به مجرما و افراد نابهنجار حق بدیم و بگیم که این غریزه‌ی طبیعی انسانه یا حتما از این کار لذت میبره.

اصلا بحث این نیست که یه فرد، چقدر می‌تونه سایکو باشه و از ایجاد نابهنجاری لذت ببره، بحث مهندسی ذهن و درک چیزایی هست که بهشون دچار نیست. کوهل و همکاراش، سعی دارن جرم و جنایت‌هایی رو درک کنن که حتی توی فانتزی‌های خودشون هم نیست. اونا لزوما افراد نرمال و بهنجاری نیستن. خودشون هم مشکلات روانی و رفتاری زیادی دارن ولی جرم و جنایت‌هایی رو می‌بینن که در نظرشون عجیبه و درک روان افراد مجرم، می‌تونه بهشون کمک کنه تا سریعتر، پرونده رو به نتیجه برسونن.

چیزی که در پایان باید بدونید اینه که فصل ۲ و ۳ و ۴ کارآگاه حقیقی هم پرونده‌های جرم و جنایت رو دنبال میکنه اما نمی‌تونید انتظار داشته باشید که شخصیت جالب و کاریزماتیکی مثل کوهل رو دوباره ببینید. چیزی که باعث شهرت و موفقیت این سریال شده، لزوما پرداختنش به جرم و جنایت و معماهاش نبوده بلکه شهرت خودشو مدیون خلق شخصیت جالبی مثل کوهل با بازی متئو مک‌کانهی هست.

جمع‌بندی
زمانی که برای اولین بار به سراغ این سریال رفتم، فصل چهارش تازه داشت منتشر میشد و نقد و معرفی خاصی هم راجبش نخوندم. فصل ۱ رو در حالی که برام تحسین برانگیز جلوه کرد تموم کردم؛ ولی وقتی سراغ فصل ۲ رفتم، به هیچ عنوان گیرایی فصل ۱ رو ندیدم. قسمت اول فصل ۳ و ۴ رو هم بررسی کردم و روم نشد که علنی بگم چرا فصلای جدیدش اینقد سطح پایین‌تر از فصل اولن؟ چون با خودم گفتم این سریال معروفیه و حتما آدما خیلی باهاش حال کردن که تا فصل چهارش ساخته شده و شاید منم که زیادی خوشم از شخصیت کوهل اومده.
ولی وقتی رفتم نظرات بقیه رو خوندم، دیدم که اونا هم خیلی‌هاشون همین تجربه رو داشتن و بیشتر، فصل اول این سریال براشون جالب بوده. خلاصه احتمالا شما هم بعد دیدن این سریال، به خیل افرادی می‌پیوندید که عقیده دارن کوهل فقط یدونه‌‌ست، کوهل برای نمونه‌ست.