برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
فیلمبرداری از خدایان: دین و سینمای هند| معرفی کتاب
منتشر شده در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۴۰۴
0 بازدید
کتاب Filming the God: Religion and Indian Cinema نشون میده که رابطه ی بین سنت و مدرنیته در هند، نه یه اتفاق عجیب بلکه بخشی از زندگی روزمره است. این کتاب بیشتر روی سینمای بالیوود و فیلم های مذهبی هند تمرکز داره ولی بقیه ی سینماهای هند رو هم بررسی میکنه. سینمای هند چند دسته بندی مختلف داره و بالیوود، معروف ترین بخشش به حساب میاد. بزرگترین صنعت سینمای هند بالیووده که فیلم های هندی زبان تولید میکنه و به موسیقی، رقص و داستان های دراماتیکش شهرت داره.
تالیوود، سینمای تلگو در ایالت آندرا پرادش و تلانگانا فعالیت داره و فیلم های اکشن و درام احساسی زیادی تولید میکنه. به علاوه سینمای مالایالام، کالیوود و سینمای موازی، سینمای بنگالی، مراتی و کانادایی رو داریم که هر کدوم اتمسفر مختص خودشون رو دارن. معمولا کارای مذهبی و اسطوره ای، زیرمجموعه ی خاص خودشون رو دارن و رفته رفته تبدیل به یه صنعت مستقل شده.
در این کتاب، فیلم های اسزوره ای که داستان های هندو رو مرور میکنن و همچنین فیلم های مذهبی دوره ی ملی گرایی و فیلم هایی که فرهنگ اسلامی هند رو به تصویر میکشن، مورد بررسی قرار گرفتن.
کتاب بررسی میکنه که چطور سینما، جوامع مذهبی هند و باورهاشون رو به تصویر کشیده و بعضا سراغ مصاحبه های منتشر شده با بازیگرا، کارگردانا و نویسنده ها هم رفته.
وقتی صحبت از سینمای مذهبی باشه، هند سریعا سراغ داداساهب فالکه میره و اونو به عنوان پدر سینمای هند معرفی میکنه. اولین فیلم کاملا هندی به دست فالکه ساخته شده. فیلم Raja Harischandra در سال 1913 ساخته شده و مقدمه ای بر ژانر اسطوره ای مذهبی در سینمای هند به حساب میاد.
نویسنده ی کتاب تاکید میکنه که سینما بیشتر از رمان یا مطبوعات، تونسته هویت ملی هند رو شکل بده چون به طور گسترده در سراسر کشور، مورد استقبال قرار گرفته.
سینمای هند از عناصر آشنا و سنتی همراه با مولفه های مدرن استفاده میکنه تا تصویری از هویت هند رو ارائه بده که اصطلاحا با عنوان نئوتردیشالیسم ازش یاد میشه.
این کتاب، سینمای هند رو نه فقط به عنوان یه صنعت بلکه به عنوان نیروی شکل دهنده به فرهنگ عامه و ارزش های روزمره ی مردم بررسی میکنه.
فیلم راجا هریشچندرا به عنوان اولین فیلم بلند سینمای هند، داستان یک پادشاه رو روایت میکنه که برای حفظ راستی و وفاداری، همه چیزشو فدا کرد. راجا پادشاهی عادل به حساب میومد که درگیر آزمایش های سختی میشه و اونو مجبور میکنه تا قلمرو، خانواده و حتی فرزندش رو قربانی کنه تا به عهدش وفادار بمونه. اون در مقابل وسوسه ها و سختی های زندگی مقاومت میکنه اما در نهایت، خدایان از فداکاری هاش راضی میشن و شکوه و عظمتش بهش برمیگرده. این فیلم براساس داستانی از حماسه های رامایانا و ماهابهاراتا ساخته شده و یکی از اولین نمونه های سینمای اسطوره ای هند به حساب میاد.
دلیل اینکه در توصیف این فیلم از کلمه ی انجیل محور استفاده میشه اینه که فالکه با دیدن یک فیلم انجیل محور، به فکر ساخت اولین فیلم هندی افتاد اما داستان فیلمش کاملا از اسطوره های هندی گرفته شده.
این داستان بر اصل دهرمه تاکید داره یعنی وظیفه ی اخلاقی و معنوی فرد در زندگی، که یکی از اصول بنیادین آیین هندو به حساب میاد. شخصیت اصلی، برای حفظ حقیقت و وفاداری، همه چیزش رو فدا میکنه که این مفهوم در آیین هندو، ارزش خیلی زیادی داره.
دهرمه به عنوان نیرویی در نظر گرفته میشه که جهان رو در هماهنگی نگه میداره و شامل یه سری قوانین اخلاقی، وظایف فردی و اجتماعی و تعهدات معنوی میشه. در آیین هندو، دهرمه میتونه تعادل رو در دنیا برقرار کنه.
دهرمه مستقیما با مفهوم کارما مرتبطه و اگر فرد، وظایف خودش رو به درستی انجام بده، کارمای مثبت به دست میاره.
شخصیت اصلی یعنی راجا هریشچندرا، برای حفظ حقیقت و وفاداری، همه چیزش رو فدا میکنه. پادشاهیش رو واگذار میکنه، مجبور میشه همسر و فرزندش رو ترک کنه؛ به بردگی کشیده میشه و زندگی سختی رو تجربه میکنه اما همچنان سعی میکنه به اصول اخلاقی پایبند بمونه و در نهایت، خدایان ازش راضی میشن و بهش پاداش میدن.
این بیشتر شبیه نوعی حرکت مازوخیستی بی فایده است که توسط چند خدای نابهنجار طراحی شده.
این نوع سینما، لزوما نمیتونه الهامبخش واقع بشه بلکه بازتولید کننده ی اتمسفری هست که به خودی خود، پتانسیل خلق تراژدی داره اما هنرمند، به تراژدی تقدیس شده ی جمعی احترام میذاره تا بخشی از جریان باشه.
انگار هنرمند نه برای خلق، بلکه برای تکرار آیینی وارد میدون میشه که سینما ابزار تحول نیست بلکه آینه ی تثبیته و نقش پرسشگر نداره و هدفش صرفا تایید کردن هست.
جمع بندی
سینمای مذهبی هند، بیشتر از اینکه بخواد مخاطب رو به تامل با تحول دعوت کنه، در خدمت بازتولید یک نظم کیهانی قرار میگیره، نظمی که درجریانش رنج، مقدس جلوه میکنه. این سینما الهامبخش نیست چون الهام، به نوعی شکستن فرم نیاز داره و صرفا احترام گذاشتن بهشون قرار نیست لرزش مثبتی در ذهن مخاطب ایجاد کنه.
وقتی هنرمند، به جای نقد یا بازآفرینی، صرفا در خدمت بازتولید قرار میگیره، تراژدی از یک تجربه ی انسانی به یک آیین تکرار شونده تبدیل میشه و تقدیس میتونه به نوعی تحجر نزدیک بشه.
شاید بشه گفت که این نوع سینما، بیشتر به تئاتر آیینی شباهت داره تا به هنر مدرن و مخاطب، برای تایید باورهای خودش به سمت همچین محتوایی میره.