برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
بررسی بازخورد منتقدین نسبت به Lilo & Stitch 2025
منتشر شده در تاریخ ۱۶ امرداد ۱۴۰۴
0 بازدید
با وجود خبرساز بودن و استقبالی که از استیچ 2025 به عمل اومد، نقدهای منفی قابل توجهی هم به سرعت منتشر شد. برخی این فیلم رو یک تلاش ناموفق برای بهره برداری تجاری از یک اثر کلاسیک محبوب میدونن و عقیده دارن که به نسخه ی اصلی، وفاداری چندانی نداشته.
نسخه ی اصلی، ترکیبی از انیمیشن دستی با پس زمینه های آبرنگی و لحظه های سوررئال علمی تخیلی هست اما در نسخه ی جدید، با جلوه های بصری نه چندان هماهنگ و صحنه های نه چندان سرگرم کننده رو به رو هستیم که باعث شدن بخش قابل توجهی از هویت فیلم از بین بره.
بازیگرهای واقعی و شخصیت های دیجیتالی، عمدتا توی ذوق منتقدا زدن و بازیشون چندان هماهنگ به نظر نمیرسه و این موضوع، باعث شده بخش فنی کار، زیر سوال بره.
نسخه ی اصلی، شخصیت استیچ رو به عنوان یک موجود شرور و نابهنجار توصیف میکرد اما در نسخه ی جدید، صرفا شبیه یه حیوون خونگی پردردسر هست. شخصیت های اصلی، بخصوص لیلو و نانی، در نسخه ی جدید، بار احساسی نسخه ی 2002 رو ندارن و فیلم اصلی، لحظه های احساسی تری داشت که چالش های واقعی این خونواده رو به شکل صریح تری نشون میداد اما در فیلم جدید، این مشکلات، مهندسی و اینستاگرامی شدن و تاثیر احساسی داستان رو تا حد زیادی کاهش دادن.
لیلو و استیچ تاثیر قابل توجهی بر فرهنگ عمومی داشتن چون ترکیبی از یک داستان احساسی و شخصیت های دوست داشتنی بودن و به عنوان یکی از موفقیت های چشمگیر دیزنی شناخته شده.
فیلم درمورد رابطه ی خواهرانه ی لیلو و نانی تمرکز داشت که در جریانش، ارتباط خانوادگی یا اوهانا، به عنوان رابطه ای فراتر از روابط خونی به تصویر کشیده میشه.
استیچ موجود بیگانه ای به حساب میاد که شخصیت تخریبگری داره و به تدریج یاد میگیره که عشق و دوستی رو تجربه کنه و به یکی از نمادهای فرهنگی دیزنی تبدیل شد. استیچ به تدریج، در محصولات تجاری مختلف، سریال ها و تبلیغات مختلفی مورد استفاده قرار گرفت.
این داستان، سعی داره یه نمایش زنده از زندگی واقعی مردم هاوایی از جمله سبک زندگی، معماری و موسیقی محلی باشه و به نحوی این فرهنگ رو تبلیغ کرد.
سبک بصری و متحرک سازی این داستان هم در نوع خودش جذابیت خاصی داشت و چه طراحی شخصیت ها و چه نحوه ی حرکتشون، حالت گرد و ریتمیکی داشت که ممکنه بارها توی گیف ها و تبلیغاتی که ازش منتشر شده، متوجه این موضوع شده باشید، حتی اگر انیمیشن اصلی رو ندیده باشید.
استیچ در نسخه ی اصلی، به عنوان یه موجود بیگانه ی مخرب، به دست دانشمند دیوونه ای به اسم جومبا خلق شده و بعد از فرار از اسارت، در هاوایی سقوط میکنه و به دست لیلو، دختری تنها و عجیب، به عنوان حیوون خونگی قبول میشه. داستان سعی داره درمورد فرآیند تغییر صحبت کنه و بگه که همه میتونن رشد پیدا کنن ولی اینکه چقدر این مفهوم رو به خوبی منتقل کرده، لازمه در مطلب دیگه ای مورد بررسی قرار بگیره.