ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

معرفی و بررسی انیمیشن سریالی My Adventures with Superman

معرفی و بررسی انیمیشن سریالی My Adventures with Superman

معرفی و بررسی انیمیشن سریالی My Adventures with Superman

منتشر شده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴

0 بازدید

معرفی و بررسی انیمیشن سریالی My Adventures with Superman

انیمیشن سریال ماجراجویی های من با سوپرمن، اولین بار در سال 2023 منتشر شد و ایده ی داستانش متعهد به همون سوپرمنی هست که میشناسیم با این تفاوت که جزئیات رو با توجه به زندگی مدرن، تاحدی به روز رسانی کرده و در سناریوی خودش، خلاقیت به خرج داده.

در اینجا معشوق سوپرمن، بیشتر شبیه یه دورگه به نظر میرسه و موهای کوتاهی داره و صمیمی ترین دوست سوپرمن هم یه سیاهپوسته که با استانداردهای فرمالیته ی صنعت سرگرمی لیبرال در همپوشانیه.
کلارک کنت در کنار لوییس لین و جیمی اولسن، وارد ماجراجویی های هیجان انگیزی میشن و بعضیا عقیده دارن که این داستان، رویکرد جدیدی نسبت به شخصیت سوپرمن داره و جنبه های انسانی تری از شخصیتش رو به تصویر میکشه. در طول داستان، کلارک با چالش های هویتی و تهدیدهای جدید رو به رو میشه و در عین حال، سعی میکنه تا هویت خودش رو مخفی نگه داره.
نمیدونم کسی غیر از منم از اینکه چرا هویت سوپرمن لو نمیره تعجب کرده یا نه. چون در حالت عادی، فقط یه عینک میزنه و وقتی میره تو نقش سوپرمن، نه صداش تغییر میکنه، نه چهره اش، و صورتشو هم نمیپوشونه.
توی داستان های کمیک، معمولا این قضیه توجیه میشه. کلارک معمولا به عنوان یه خبرنگار خجالتی و کمی دست و پا چلفتی معرفی میشه و اونو تا حد بیشتری در تضاد با سوپرمن بااعتماد به نفس و مقتدر قرار میده.

به لحاظ روانشناختی هم مردم انتظار ندارن که یه خبرنگار ساده، همون قهرمان قدرتمند باشه و ذهنشون به طور ناخودآگاه، مشکوک نمیشه. اما توی بعضی از نسخه ها، کلارک کنت کمی خمیده راه میره (توی این انیمیشن هم از این ایده استفاده شده).


در بعضی از کمیک ها، سوپرمن از قدرت های کریپتونی خودش برای تغییر فرکانس صداش یا حتی تاثیرگذاشتن روی ادراک بقیه استفاده میکنه که معمولا این ایده، توی نسخه های نمایشی که اتفاقا سوال برانگیزتر میتونن باشن، مورد استفاده ی چندانی قرار نمیگیره.
بعضیا این بخش از داستان رو به تعلیق ناباوری نسبت میدن یعنی منطقش رو لازمه به این وسیله پذیرفت چون اگه همه فورا متوجه قضیه بشن، بخش زیادی از جذابیت داستان از بین میره.
تعلیق ناباوری در مطالعات ادبی و سینمایی اشاره داره به قبول کردن ارادی عناصر غیرواقعی در داستات. وقی یک فیلم یا کتاب، عناصر غیر منطقی یا خارق العاده داره، مخاطب به طور آگاهانه تصمیم میگیره که اونو باور کنه تا بتونه از تجربه ی داستانی لذت ببره.
این مفهوم اولین بار به دست سمیوئل تیلور کولریج در سال 1817 مورد استفاده قرار گرفت و بعد ها در سینما و ادبیات، دست به دست شد.
توی داستان های دیگه، نمونه هاش رو به کرار میشه دید اما لزوما ممکنه به اندازه ی قضیه ی هویت سوپرمن، توی ذوق نزنن. مثلا سفر در زمان در فیلم ها بدون تناقض های علمی به نمایش در میاد یا شخصیت های فانتزی بدون توضیح علمی، قدرت های خارق العاده دارن.
تعلیق ناباوری به مخاطب اجازه میده تا منطق دنیای واقعی رو کنار بذاره و در دنیای داستان، غرق بشه.

اما وقتی به صورت افراطی به کار گرفته بشه، میتونه باعث ایجاد توهم یا از بین رفتن منطق داستانی بشه. درواقع توی بعضی از داستان ها، جهان داستانی به حدی قواعد نامشخصی پیدا کرده که مخاطب دیگه نمیتونه اتفاقات رو به کمک منطق درون داستان تحلیل کنه.

اما برگردیم به داستان سریال
هدف سوپرمن، محافظت از مردم و برقراری عدالت توصیف شده و در اینجا هم تلاش میکنه تا مردم رو از خطرهای مختلف نجات بده.
کریپتون در دنیای دی سی، سیاره ی مادری سوپرمنه و در اینجا هم به سناریوی سابق دامن زده میشه. جامعه ی کریپتون براساس طبقات اجتماعی و کنترل شدید بر تولد و سرنوشت شهرونداش شکل گرفته بود و به خاطر بی توجهی به هشدارهای علمی درباره ی ناپایداری هسته ی سیاره، از بین رفت.
سوپرمن با وجود محبوبیت، انتقادات منفی خاصی رو جذب کرده که در عین جالب بودن این انتقادات، لزوما درطول زمان، جهت تغییر داستان و بهبودش، چندان مدنظر قرار نگرفتن.
خیلیا عقیده دارن که سوپرمن، بیش از حد کامل و بدون ضعف های انسانیه که باعث میشه شخصیتش کمتر قابل درک و همزادپنداری باشه. بعضیا عقیده دارن که سوپرمن، به حدی قدرت داره که باعث کاهش تنش در داستان میشه چون همیشه راهی برای رسیدن به هدفش داره که این موضوع، در این داستان، بعضا تعدیل شده.
اما انتقادی که به شخصه بیشتر از همه دوستش دارم اینه که بعضیا عقیده دارن که سوپرمن توی بعضی از داستان ها به عنوان ابزاری برای بازتولید ایدئولوژی های خاص مثل سرمایه داری متاخر استفاده شده که باعث میشه شخصیتش کمتر مستقل و نمادین باشه.


سرمایه داری متاخر به مرحله ی جدیدی از سرمایه داری اشاره داره که تحت تاثیر تکنولوژی، جهانی شدن بازار و تغییر در جریان تولید و مصرف، الگوهای نابهنجار سیستم سرمایه داری هم تکامل پیدا کرده و به شکل پیچیده تری، از جامعه سواستفاده میکنه.

در این دوره، تمرکز خاصی روی اقتصاد دیجیتال وجود داره و اطلاعات و دانش به عنوان اجزای اصلی اقتصاد شناخته میشن. بازارها بین المللی و وابسته به همدیگه شدن و قدرت اقتصادی از دولت ها به شرکت های بزرگ منتقل میشه. تبلیغات و رسانه ها، رفتار مصرف کننده ها رو به شدت تغییر میدن و عملا نوعی تغییر در الگوهای مصرف رو شاهد هستیم.
انتقاد منفی ای که نسبت به این تغییرات وجود داره از این بابته که بعضیا عقیده دارن همچین روندی باعث افزایش نابرابری اقتصادی و وابستگی شدید جامعه به سیستم های مالی جهانی میشه.
اما ارتباط سوپرمن با سرمایه داری متاخر، بیشتر در نحوه ی بازتولید ایدئولوژی هایی دیده میشه که به کرار توی کارای ابرقهرمانی مشابه هم میشه دید.
توی خیلی از داستان ها، سوپرمن به تنهایی مسئول نجات دنیاست که با ایده ی سرمایه داری متاخر درمورد قدرت فردی و موفقیت شخصی در ارتباطه.

جمع بندی
بعضیا عقیده دارن که سوپرمن توی بعضی از داستان ها به عنوان ابزاری برای تثبیت وضعیت فعلی دنیا و جلوگیری از تغییرات رادیکال نمایش داده میشه. در دنیای سرمایه داری متاخر، سوپرمن نه فقط یه شخصیت داستانی بلکه تبدیل به نوعی برند تجاری شده و نقش رسانه در شکل دادن به تصویر این شخصیت، بارها مورد نقد قرار گرفته.
با این وجود، سوپرمن هنوز بیش از پیش در حال ارتباط گرفتن با بچه ها و نوجووناست و تبدیل همچین نقدهایی به ادبیاتی که برای قشر تاثیرپذیر از این سناریو قابل فهم باشه، نیاز به ایده های بیشتری داره و توی مطالب دیگه ای به سراغش خواهیم رفت.