برای دریافت ناتیفیکیشنهای مربوط به آخرین فیلمها و آپدیتهای جدید آنها، کافی است دسترسی به اطلاعیهها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر میمونی!
ریک چطور محبوب قلب ها شد؟| نقد و بررسی انیمیشن ریک و مورتی
منتشر شده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
0 بازدید
شاید یکی از خوش شانسی های زندگیم این بود که دیرموقع با انیمیشن ریک و مورتی آشنا شدم؛ درست زمانی که 7 فصلش منتشر شده بود.
توی مطلب "ریک و مورتی چطور به سوالات بنیادی ما جواب میدن؟" درمورد این صحبت شد که این انیمیشن به شکل هوشمندانه ای با استفاده از مفاهیم فلسفی و روان شناسی، به چالش هایی که در زندگی مدرن باهاشون مواجه هستیم جواب میده. یک بیان انتقادی درون این انیمیشن هست که بسیاری از باورها و جواب های رایجی که برای سوالات مهم زندگی وجود داره رو زیر سوال میبره و به مخاطب خودش نشون میده که پیچیدگی دنیای ما، قضاوت و تصمیم گیری رو بیش از پیش دشوار میکنه.
از جمله مفاهیمی که به کرار در این انیمیشن زیر سوال میره، مفاهیمی مثل هویت، مسئولیت پذیری و تاثیر طولانی مدت و بلند مدت انتخاب هاست. همچنین ایده ی دنیاهای موازی، خیلی اوقات به بیننده اجازه میده تا درک روشن تری از تفاوت ها و نقاط قوت و ضعف تصمیمات و تایپ های شخصیتی بالقوه مون پیدا کنیم. یه استفاده ی مثبت از قدرت ما آدم ها در شبیه سازی اتفاقات ممکن و غیر ممکن.
در مطلب "نقد فصل اول" با عنوان "پارانویای آمریکایی" بیشتر از جنس کمدی این انیمیشن صحبت شد. در حالیکه همواره از تاریخ ترین و پیچیده ترین مسائل زندگی صحبت میشه، ریک و مورتی خیلی خوب میتونه جذابیت و کمدی داستان رو حفظ کنه. همچنین درمورد تضاد بین نگاه بدبینانه ی ریک و ایده آل گرایی مورتی صحبت شد که به نوبه ی خودش، در عین طنز بودن، تلنگر های قابل ملاحظه ای رو به مخاطب بالقوه ی این انیمیشن میزنه.
غرض از این خلاصه گویی ها این بود که صحبت درمورد مسائلی شروع بشه که توی مطالب قبلی، بهشون اشاره نشده. چیزی که حالا بیش از پیش درموردش کنجکاو هستم اینه که ببینم مخاطب عمومی، چه نقد های منفی رو بیش از پیش نسبت به این انیمیشن مطرح کرده.
این مطلب، صرفا بخشی از داستان اپیزود اول از فصل 1 رو لو میده.
شاید مثبت ترین ویژگی انیمیشن ریک و مورتی این باشه که تقریبا هر مدل بیننده رو شدیدا تحریک میکنه تا درمورد مسائل پیچیده ی زندگی فکر کنه و دست به قضاوت جهان بینی خودش و دیگران بزنه و صرفا محض خنده و سرگرم شدن، سراغ همچین انیمیشنی نره.
قسمت اول این انیمیشن، ترکیبی از ویژگی های اصلی و یه سری ویژگی ها هست که صرفا به عنوان ایده مطرح شدن و در ادامه، به تدریج حذف شدن. در اینجا میشه گفت که مورتی، نقش پررنگ تری داشته و چندان شکل بالغ و منتقد ریک رو نمیشه دید. این در حالیه که کلیت فصل های آینده، قراره که ریک رو مهم جلوه بده و رویکردهای ریک هست که منحصر به فرد و در عین حال، الهام بخش اطرافیانش واقع میشه.
توی صحنه ی اول، ریک که شدیدا مست کرده، مورتی رو بیدار میکنه و با وسیله ی پرنده ای که به تازگی ساخته، به یه سفر میرن. ریک یه بمب نوترینوساخته و درمورد نابودی بشریت صحبت میکنه و به مورتی هم پیشنهاد میده که با جسیکا، آدم و حوای جدید سیاره بشن.
هرچند که مستی ریک، کمدی داستان رو تضمین میکنه اما غیر قابل انکاره که ریک دچار نوعی راسگویی حین مستی شده و این رویکرد غالبش در آینده هم هست و نابود کردن موجودات زنده ی یک سیاره، براش می تونه بدون هیچ عذاب وجدانی رخ بده.
این اپیزود به عنوان شروع، میزان قدرت ریک رو توصیف میکنه. پیرمردی که قدرت نابود کردن دنیا رو داره و علاقه ای هم نداره که مثل یک قهرمان یا فرد مسئولیت پذیر زندگی کنه. قدرتمند بی مسئولیت، میتونه محبوب قلب بیننده ای باشه که در عین شیفتگی به قدرت و ماجراجویی، علاقه ای به پیچیدگی درک خیر و شر و انجام کار فکری در این زمینه نداره. ریک مجبور نیست حس رقت انگیز سرخوردگی یک ابرقهرمان، بعد از انجام یک اشتباه کوچیک رو تحمل کنه و خوشبختانه از اونجایی که توی یه دنیای تخیلی و انیمیشنی زندگی میکنه، قرار نیست به این زودی بمیره و میتونه نمایش دهنده ی سیر حماقت بی پایان باشه.
مورتی ریک رو مجبور میکنه که وسیله ی پرنده رو فرود بیاره و ریک هم در حالیکه از شدت مستی نمیتونه بیدار بمونه، اعلام میکنه که همه ی این کارا یه آزمایش برای قوی تر شدن مورتی بود و زحمت غیر فعال کردن بمب هم برای مورتی میمونه. این الگوی رفتاری ریک و تلاش مضحکی که برای توجیه کردن خودش انجام میده ممکنه برای خیلیا آشنا به نظر برسه و یادآور افرادی باشه که واقعا قدرت زیادی دارن اما مسئولیت پذیر هم نیستن و همیشه سعی میکنن کارهای خودشون رو با حرفایی که اصلا بهشون نمیاد، توجیه کنن.
از همین ابتدا مشخصه که با یک ریک کاملا شرور طرفیم پس چی میشه که رفته رفته، همین پیرمرد می تونه محبوبیت بیشتری نسبت به مورتی و تمام شخصیت های درون انیمیشن به دست بیاره؟ تراژدی زندگی ریک، چه مسائل شخصی و خونوادگیش و چه تجاربی که در دنیای علم داره، همواره در پس زمینه ی یه فضای کمدی، مشغول به کار هستن و اتفاقا پتانسیل زیادی برای تحریک احساسات بیننده و تغییر قضاوتش درمورد پیرمرد دارن.
روز بعد از قضیه ی بمب نوترینو، والدین مورتی، یعنی جری و بث، به این نتیجه میرسن که ریک داره نوعی تاثیر منفی روی شخصیت مورتی میذاره. اونا این وسواس رو همواره دارن اما دلیل عدم کاریزما و بی نتیجه موندن حساسیتشون اینه که نقش والدین مسئولیت پذیر رو بازی میکنن و به موقع اش می تونن به مراتب، خیلی بی فکرتر و خودخواهانه تر از ریک عمل کنن. بچه ها هم متوجه این موضوع هستن و در نهایت، ریک رو به عنوان یک الگو، به پدر و مادر خودشون ترجیح میدن.
همزمان که صحبت درمورد بردن ریک به خانه ی سالمندان مطرحه، پیرمرد به مدرسه ی نوه اش میره و اولین سفر ابعادی رو شروع میکنن. توی دنیایی که شرایط مناسبی برای رشد یه درخت بخصوص فراهمه و قدرتای بخصوصی رو درون دانه ی میوه شون میشه دید که عوارضی شبیه به مواد مخدرو هم میتونه داشته باشه.
ریک از مورتی میخواد که مگا سید رو توی روده اش پنهان کنه که این کارش، یه کنتراست شدید با صحبتای بث و اسمیت درمورد تاثیر منفی ریک داره. در عین حالت کمدی این صحنه، شما تقریبا با اولین شوخی آشکارا منشوری ای که این انیمیشن رو تبدیل به کاری مخصوص بزرگسالان میکنه رو به رو میشید. اگر همچین اتفاقی توی یه کار درام و خارج از فضای کمدی بیوفته، ریک تبدیل به یه فرد نفرین شده میشه که استفاده های جنسی وحشتناکی از بچه ها میکنه اما توی یه داستان کمدی که مخصوص بزرگسالا ساخته شده، شما می تونید با همچین مسائلی شوخی کنید. هرچند که این موضوع، چیزی نیست که همه باهاش کنار اومده باشن و کارای کمدی، عموما همیشه بابت چیزایی که باهاشون شوخی میکنن، مورد انتقاد منفی هم قرار میگیرن و جملههایی مثل اینکه با این مورد نباید شوخی کرد رو میشنون.
اینکه یه پیرمرد از یه بچه همچین سواستفاده ای میکنه، چه به صورت کمدی و چه درام غم انگیز، به خودی خود عجیب نیست که توی یک داستان بیاد. سواستفاده، بخشی از اتفاقات دنیای واقعیه و وجود داره و داستان ها هم میتونن بر اساس اونچه که وجود داره و وجود نداره ساخته بشن. بحث اینه که کلیت داستان سعی میکنه چه احساسی نسبت به شخصیت ریک ایجاد کنه؟ آیا اونطور که برخی میگن، همچین داستان هایی میتونن قباحت سواستفاده ی جنسی رو از بین ببرن؟ آیا اتهام جنسی یکی از سازنده ها و ایده پردازای اصلی این انیمیشن، سندی بر تایید این ادعاست؟
برای اینکه بشه جواب نسبتا منصفانه ای برای این سوال پیدا کرد، شاید بد نباشه که خودمون رو جای سازنده های این انیمیشن قرار بدیم. فرض کنید شما شانس اینو دارید که یه اثر کمدی برای یه شبکه ی محبوب بسازید و قراره پول خوبی هم از اتمام این پروژه به دست بیارید. همکارتون همچین ایده ای رو پیش روی شما قرار میده و تقریبا مطمئن هستید که قراره حسابی جلب توجه کنه. تصمیمتون چیه؟ ترجیح میدید همین ایده رو گسترش بدید؟ هرچند که شوخی ها خیلی بد هستن ولی مشخصا برای افراد بالغ ساخته میشه و وظیفه ی والدینه که از بچه ها در مقابل همچین محتوایی مراقبت کنن.
بحث رده بندی سنی، در نظرم موضوع مسخره ای هست از این بابت که خیلی از بچه ها محدودیت خاصی در استفاده از محتوا ندارن و می تونن هر چیزی که دوست دارن رو از سطح اینترنت جمع آوری کنن و به عنوان یه خوراکی ذهنی، مصرف کنن. فرقشون با افراد بالغ میتونه این باشه که تاثیرپذیرتر هستن ولی اگر یه محتوا، الگوهای نابهنجاری رو درون خودش داشته باشه، میتونه برای یک فرد بالغ هم به نوبه ی خودش، خطرناک واقع بشه و چیزی که مصونیت ایجاد میکنه، یه نگاه انتقادیه. یعنی تفاوت اساسی یه فرد بزرگسال با یه کودک یا نوجوان اینه که ما میتونیم شدیدا بدبین باشیم و حتی اگر نتونیم ایراد کار رو توصیف کنیم، به شکل مداومی زنگ خطر نشون بدیم و بگیم که با فلان اثر، مشکل داریم.
خیلی وقتا، حتی افرادی که دلایل عجیب و غریب و مضحک و تئوری های به شدت غیر منطقی رو به یک اثر نسبت میدن، بدبینیشون در زمان مناسبی فعال شده اما لزوما به ادبیات مناسبی برای توصیف دلیل بدبینیشون نرسیدن. در مورد انیمیشنی مثل ریک و مورتی هم مشخصا میشه حس کرد که قادر به ایجاد حدی از بدبینی هست اما به دلیل پیچیدگی داستان و حقه ی ساخت، توصیف اینکه دقیقا چه چیزی داره حس بدبینی رو ایجاد میکنه، دشوار باشه.
جمع بندی
شاید ساده ترین توصیفی که درمورد محتوای ریک و مورتی بشه ارائه داد همینه که این اثر میتونه یه فردی که بدبینی خودش رو سرکوب کرده و به رسمیت نمیشناسه رو تبدیل به فرد به مراتب بی مسئولیت تر و بی تفاوت تری کنه.
توجه داشته باشید که این ذهن بدبین و منتقد، با فعال موندن خودش، قرار نیست لذت دیدن کاری مثل ریک و مورتی رو از شما بگیره بلکه شما می تونید در عین لذت بردن از هر محتوایی، با یه نگاه انتقادی، از سلامت روان خودتون مراقبت کنید و تبدیل به یه فرد تاثیرپذیر نشید.