ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

معرفی سریال نفرین| The Curse

معرفی سریال نفرین| The Curse

معرفی سریال نفرین| The Curse

منتشر شده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴

0 بازدید

معرفی سریال نفرین| The Curse

این مطلب صرفا برای معرفی این سریال نوشته شده و هیچ بخشی از داستانو لو نمیده. سریال نفرین یکی دیگه از کارای نیتان فیلدر هست که توی سبک کمدی سیاه ساخته شده. نیتان بیشتر از اینکه یه کمدین باشه، میشه گفت که به موضوعات روانشناختی علاقه داره و این سریال هم یه جور شبیه‌سازی از موقعیت‌های روانشناختی و اجتماعی هست که آدمو در معرض قضاوت‌های حساسی قرار میده. قضاوت موقعیتایی که به راحتی، دیگران و احساساتشون رو نادیده میگیریم تا کار خودمون راه بیوفته و بتونیم به منافع‌مون برسیم.

«نیتان فیلدر» در نقش اشر و «اما استون» در نقش ویتنی، یه زن و شوهر هستن که برای معرفی و گسترش کسب و کارشون درگیر یه جور شوی تلویزیونی شدن. این برنامه، اونقدرا هم واقع گرایانه نیست و کارگردانی که داره باهاشون کار میکنه، سعی میکنه تا کلی ظاهر سازی‌های فیک ایجاد کنه و احساسات آدما رو به کمک این کارای رقت انگیز، تحت تاثیر قرار بده.
ایده‌ی اولیه‌ی سریال، خوب و آموزنده هست اما کشش زیادی توی این سریال و داستانش نیست و اینو میشه از امتیازای کمی که گرفته هم فهمید. 53 درصد از مخاطبای گوگل پسندیدنش و رتبه‌اش توی سایت IMDb هم اخیرا بهبود پیدا کرده و رسیده به 7.1 از 10. یعنی اینکه ممکنه شروع ضعیفی داشته باشه و کم کم باید منتظر اتفاقات جالب‌تری بود.

نحوه ی آشنایی من با کارای نیتان از طریق مستند The Rehearsal بود که شباهت مضمون و هدفش با این سریال رو به راحتی میشه فهمید. با این وجود، مستندش در نظرم خیلی جالب‌تر بود اما دیالوگ‌ها و اتفاقات این سریال، واقعا کشش کافی رو ایجاد نمیکنه و صرفا نقدای خوبی نسبت به موضوعات جامعه داره.


تعداد رای دهنده‌های سایت IMDb برای این سریال، به سختی به هزار نفر میرسه. فقط اپیزود اوله که هزار تا رای گرفته و امتیازش 7.6 هست، اگه به بقیه‌ی اپیزودا نگاه کنید، عموما حول و حوش 500 نفر هستن.
وقتی که یه فیلم یا سریال، سعی میکنه یه پیغام اجتماعی رو برسونه و یه رویه‌ی غیر اخلاقی رو نقد کنه، نظر دادن در مورد خوب و بد اون فیلم یا سریال، می‌تونه بازخوردای تندی بگیره یا متهم بشید به اینکه دارید یه کار که می‌تونه تغییر اجتماعی خوب رو به وجود بیاره و داره حقیقت رو میگه، سرکوب میکنید. این در مورد خیلی از کارای شاخص IMDb هم صدق میکنه و بهشون به چیزی بیشتر از یه محتوای هنری نگاه میشه. اونا خیلی‌هاشون تبدیل به نماد آمریکا یا ملتای دیگه شدن و زیر سوال بردنشون یا نقد کردنشون مثل اینه که به یه بخش بزرگی از جامعه‌ی آمریکا توهین کنید. همین الان برید و نظر صادقانه‌ی خودتون در مورد یکی از فیلمای برتر IMDb رو بنویسید و ببینید که قراره چه اتفاقی بیوفته. حتی می‌تونید توی یه سایت ایرانی و پای یکی از نقدایی که کلی بازخورد گرفته، نظر منفی خودتون در مورد یه کار رو بنویسید. اصلا توهین هم نکنید باز هم ممکنه ببینید یه عده تعصبی بهتون حمله میکنن یا مسخره میکنن. نفرین از اون سریالاست که نفی کننده‌ی نقده و این کارو به کمک محتوای خودش انجام میده.

نیتان به عنوان یه فرد اخلاق‌گرا که بلده کمدی سیاه بسازه یا ذهن آدما رو در مورد رفتارای سطحی نگرانه‌شون به چالش بکشه شناخته شده ولی بیشتر شبیه کسیه که یکی به نعل میزنه و یکی به میخ. یعنی فقط اونچه که قلب مخاطبو به درد نمیاره رو به تصویر میکشه و لزوما چیزیو زیر سوال نمیبره که باعث ناراحتی یه ایدئولوژی بخصوص بشه و میشه حدس زد که در جریان ساخت تولیداتش هم، خودش به تنهایی خیلی از این مسائلو زیر پا گذاشته. یعنی اینکه شما نمی‌تونید از یه سیستم بگذرید و سالم بمونید و بعد همون سیستم و فساد و مشکلاتشو به تصویر بکشید. نیتان هر چقدر هم که خوب، این مسائل اخلاقی رو تبدیل به کمدی سیاه کنه باز هم داره توی ساز و کاری محتوای خودشو تولید میکنه که درگیر همچین مشکلاتی هست.

بخوام یه مثال ملموس‌تر بزنم مثل بعضی هنرمندایی هست که همه‌مون خوب میشناسیم‌شون و اگه کاراشون محبوب شده هم بابت اینه که سعی کردن به مسائل خاصی انتقاد کنن و آدما رو به حفظ اخلاقیات خاصی دعوت کنن ولی در نهایت، درگیر جریان‌های ایدئولوژیکی بو‌داری شدن که اصلا در نظر مخاطباشون توجیه شده نیست و حتی حرفایی که خودشون توی محتواشون گفتن رو زیر سوال میبره. یا مثلا طرف میاد و برای اینکه بتونه پول خوبی به دست بیاره، از شهرتش برای تبلیغ سایتای شرط بندی استفاده میکنه.
چرا باید همچین افرادی رو تقدیس کرد؟ مخصوصا وقتی که حتی از امکانات و پتانسیلای امروز ساخت فیلم و سریال، به شکل خیلی ضعیفی استفاده شده. یعنی اگر پیام این سریالو ازش بگیریم، ساخت بسیار ضعیفی داره و دیالوگ‌ها، اتفاقات و چهارچوب داستانیش بسیار ضعیفه.
یاد بعضی هنرمندا میوفتم که میگن چیکار دارید کیفیت کارم چطوره؟ ببینید میخوام چی بگم.
خب این یه جور شعار زدگی و تلاش برای جلب دلسوزی به حساب میاد؛ به این خاطر که داری جوری حرف میزنی که از قبل، مشخص کردی که باید در موردت چجور قضاوت اخلاقی‌ای صورت بگیره و فکر میکنی که چون داری حرف قشنگی میزنی پس بقیه هم باید قبول کنن که تو آدم خوبی هستی.

ببینید اینکه حرف قشنگی بزنی کار سختی نیست و قرار هم نیست که چون فردی بلده به صورت انبوه، حرفای قشنگی رو تولید کنه، به عنوان یه فرد خوب شناخته بشه. بله اگر چنین حرفایی رو به لیبرالای آمریکایی ارائه بدی ممکنه به راحتی احساساتشون تحریک شه و برات کف و خون قاطی کنن ولی یه عده هم هستن که این چیزا فریبشون نمیده یا توی بخش تاریک جامعه هستن و می‌دونن که صرف گفتن حرفای قشنگ، قرار نیست تغییری درست کنه و روی وضعیت‌شون تاثیر مثبتی بذاره.
حتی کمدی سیاه هم اگه خوب ساخته بشه انتظار میره که بخندونت، درسته؟ خب این سریال، پتانسیل زیادی برای خندوندن مخاطب خودش نداره و صرفا کمدی رو بهش نسبت دادن چون رفتارای فریکی زیادی داره.
ساختن همچین چیزایی توی هالیوود در نظرم مثل اینه که یه تن فروش یا صاحب یه کازینو، برای حفظ وجهه‌اش بیاد و به یتیما یا افراد سیل‌زده کمک کنه. اگه بری به اون یتیم یا سیل‌زده بگی که این فردی که بهت کمک کرده یه مشکلی داره و کارش ریاکارانه است، ممکنه ناراحت هم بشه و بهت یه فحشی هم بده و بگه: مثلا تو چه گلی به سر من زدی.

یه عده‌ای هم توی این دنیا هستن که اهمیتی نمیدن هالیوود چه اتمسفری داره یا یه فرد، چه کارایی میکنه تا بتونه توی یه رسانه به شهرت برسه، چه هزینه‌هایی میشه و چه انگیزه‌هایی پشت این تولیدات هست، صرفا چون یه نفر، حرفا و شعاراشون رو با صدای بلند‌تری تکرار میکنه، تحت تاثیر قرار میگیرن؛ چون خودشون رو مثل یه فرد یتیم میدونن که صداش کمه و اینطوری، قرار نیست مورد حمایت قرار بگیره.

جمع‌بندی
شعارزدگی به شکلای مختلفش توی هالیوود، سر به فلک کشیده و پررنگ‌ترین مخاطباشون هم لیبرالای آمریکایی هستن. سریال نفرین، به خاطر ساخت بیش از اندازه ضعیفش، هنوز به راحتی میتونه مورد نقد قرار بگیره؛ ولی کارایی هستن که توی صدرن و تعصب زیادی روشون وجود داره، ولی دارن همین رویه‌های شعار‌زده رو دنبال میکنن. هالیوود تولیدات حرفه‌ای و سرگرم کننده‌ی زیادی داره ولی به هیچ عنوان نمیشه تقدیسش کرد و یه ساز و کار سالم دونستش. من به شخصه کلی از تولیدات این ساز و کار رو میبینم، چه بد باشن چه خوب و بعضا ممکنه باهاشون سرگرم بشم، حتی کاری که بد باشه رو می‌بینم تا با طرز فکر آدما آشنا بشم ولی هیچ وقت اصل این صنعت و تصویری که از سیستم خودش نشون داده رو فراموش نمیکنم و نمیذارم که این تولیدات، باعث بشه که نیمه‌ی تاریکش از توی ذهنم محو بشه.
هالیوود فقط سرگرم کننده است و اصلا چشمم آب نمیخوره که هنری که به کمک این سیستم داره منتشر و بازتولید میشه، بتونه تغییر اجتماعی مثبتی ایجاد کنه، به همون دلیلی که یه جادوی سیاه، هیچ وقت نمی‌تونه عشق واقعی رو ایجاد کنه.