ناتیفیکیشن‌ها رو فعال کن!

برای دریافت ناتیفیکیشن‌های مربوط به آخرین فیلم‌ها و آپدیت‌های جدید آن‌ها، کافی است دسترسی به اطلاعیه‌ها رو فعال کنی. اینطوری همیشه از جدیدترین تغییرات باخبر می‌مونی!

نقد و بررسی فیلم What you wish for 2023| آنچه آرزویش را داری

نقد و بررسی فیلم What you wish for 2023| آنچه آرزویش را داری

نقد و بررسی فیلم What you wish for 2023| آنچه آرزویش را داری

منتشر شده در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۴۰۴

0 بازدید

نقد و بررسی فیلم What you wish for 2023| آنچه آرزویش را داری

آنچه آرزویش را داری، از برخی جهات میتونه توی ژانر ترسناک قرار بگیره و چنانچه از افرادی هستید که فیلمای مرتبط با اجساد و قطعات تکه تکه شده ی بدن رو دوست ندارید، بهتره درمورد محتوای این فیلم، اخطار خفیفی رو درنظر بگیرید.

هرچند که روند داستان، ملایم و صحنه های اکشن و دلهره آورش رو میشه کمابیش محدود درنظر گرفت، اما به لحاظ ساخت و چالش و دیالوگ پردازی، با یه کار جالب و خوش تراش طرفیم. این فیلم تا الان تونسته از مجموع 7هزار مشارکت کننده در سایت IMDb امتیاز 6.7 رو به دست بیاره و 87 درصد پسند مخاطبای گوگل رو داره. میشه گفت از جمله فیلمای دراپ شده است اما به عنوان یه کار سرگرم کننده، میشه بهش یه شانس کوچیک داد.


این فیلم به صورت محدود در سینماهای آمریکا اکران شده و این موضوع، روی محدود بودن بازخوردهاش هم تاثیر داره.
رایان یه سرآشپز با استعداد هست که گرفتار بدهی های قمار شده و به کلمبیا فرار میکنه تا پیش دوست قدیمیش به اسم جک، قایم بشه.
بعد از خودکشی ناگهانی جک، رایان هویتش رو میدزده تا از مشکلات مالیش فرار کنه اما خیلی زود متوجه میشه که جک برای یک سازمان زیرزمینی آشپزی میکرده و کارش این بوده که برای مشتری های قروتمند، گوشت انسان سرو کنه.
از جمله نقاط قوت فیلم که منتقدها به کرار بهش اشاره کردن، بازی نیک استال در نقش رایان هست و استفاده ی فیلم از طنز سیاه و تعلیق روانی که نقد های جالبی نسبت به طبقه ی مرفه و بی اخلاق جامعه مطرح میکنه.

اما به عنوان نقاط منفی، بعضی ها عقیده دارن که فیلم با وجود استفاده از بعضی ایده های خلاقانه، نتونسته اتفاقات رو به خوبی کنار هم بچینه و داستان توی بخش هایی به صورت سطحی باقی میمونه و وارد مسائل روانشناختی که بخش محبوب چنین داستان هایی هستن نمیشه.
این فیلم محصول آمریکاست اما اتفاقاتش در کشور کلمبیا میوفته و زبانش انگلیسی و اسپانیایی هست.
بعضیا عقیده دارن که این فیلم با وجود فضاسازی خوب، صرفا به صورت سطحی سراغ بررسی اخلاقیات طبقه ی ثروتمند رفته و حتی درمورد شخصیت هایی که برای این طبقه حاضرن هر کاری انجام بدن رو چندان بررسی نکرده که انتقاد کاملا بجایی میتونه باشه.


بعضا این فیلم با کارهای مشابه با موضوع خوردن گوشت انسان مقایسه شده و عقیده بر این هست که در موضوع خاص خودش، لزوما فیلم چندان قوی ای نیست.
اما سناریوی این فیلم بیشتر از اینکه سعی داشته باشه درمورد خوردن گوشت انسان صحبت کنه، درمورد اصطلاحی هست که میگه مراقبت آرزوهایی که میکنی باش و این موضوع رو میشه در عنوانش هم به وضوح دید. این جمله، ریشه در فرهنگ های غربی داره و درکارهای ادبی و سینمایی و حتی ضرب و المثل های اروپایی و امریکایی میشه به کرار مشاهده اش کرد.
این جمله عمدتا توی سناریوهایی ظاهر میشه که شخصیت ها آرزویی میکنن و بعد با پیامدهای غیرمنتظره یا فاجعه بارش رو به رو میشن و ممکنه بارها توی فیلم و سریال ها شنیده باشیدش.
توی بعضی از سنت های مسیحی و یهودی، این جمله به عنوان هشدار اخلاقی مطرح میشه با این هدف که بگن خواسته های انسان ممکنه برخلاف حکمت الهی باشه و تحققشون به ضرر فرد تموم بشه و توی فرهنگ خودمون هم به شکل های نسبتا متفاوتی میشه اشاره به این مضمون رو دید.
در کارهای مدرن، این جمله تبدیل به یک تم روایی شده و به جز کارهای ترسناک، میشه توی داستان های تینیجری هم به کرار دیدش. این جمله فلسفه ای پشت سرش هست که جای نقد زیادی داره و قصد داره این باور رو جا بندازه که آرزوها ممکه از ناخودآگاه یا امیال سطحی سرچشمه بگیرن اما تحققشون میتونه ساختار زندگی یا هویت فرد رو به هم بریزه.

قبل از نقد این فلسفه، موضوع دیگه ای در این فیلم رو بهتره بررسی کنیم و اونم جملاتی هست که شخصیت های منفی و خاکستری، در توجیه کارهای غیراخلاقی خودشون استفاده میکنن.
رایان به عنوان شخصیت اصلی، بعد از دریافت پیام های تهدید آمیز از باندهای قمار، تصمیم میگیره هویت دوستش جک رو بدزده و توجیهش این هست که اگه این کارو نکنم، مادرم رو میکشن و من چاره ای ندارم.
بعد از خودکشی جک، رایان جسدش رو مخفی میکنه و سعی میکنه پول های حساب بانکیش رو به خودش منتقل کنه و منطقش اینه که: جک خودش خواست از این زندگی فرار کنه و حالا نوبت منه که ازش استفاده کنم.
وقتی رایان متوجه میشه که جک برای سازمانی آشپزی میکرده که گوشت انسان سرو میکنه، شوکه میشه اما بعد با به دست آوردن پول پیش پرداخت، بدهی هاش رو تسویه میکنه و توجیهش هم اینه که اگه این کار باعث نجات من و مادرم بشه، شاید ارزشش رو داشته باشه.
شب قبل از خودکشی، جک با رایان درمورد فشارهای روانی شغلش صحبت میکنه و روز بعد، رایان با صحنه ی خودکشی جک رو به رو میشه و اولین برداشت اینه که جک این کا رو به خاطر احساس گناه، فشار روانی و پایان دادن به همکارش شغلیش انجام داده.
این فیلم به جای نقد طبقه ی ثروتمند، بیشتر نشون میده که چقدر در مقابلشون بی اراده هستیم و چه توجیهات تا جای ممکن قانع کننده ای هم برای کاراشون دارن.
این فیلم برخلاف ظاهر اولیه اش که ممکنه نقدی بر طبقه ی ثروتمند به نظر بیاد، در لایه های عمیق ترش بیشتر روی ناتوانی فرد در مقابل ساختار قدرت تمرکز کرده. کارفرمای رایان درمورد آسیب هایی که آدم ها به خودشون میزنن و قتل های غیرمستقیمی که همیشه اتفاق میوفته صحبت میکنه تا کار خودشون رو اخلاقی جلوه بده و افراد ثروتمند هم صرفا درمورد هیجان انگیز بودن سرگرمی هاشون منجمله خیانت صحبت میکنن.
رایان نه فقط مقاومت نمیکنه بلکه به سرعت، جای جک رو میگیره و وارد چرخه ی فساد میشه و توجیهاتش، همگی نشون میدن که منطق نابهنجار قدرت رو درونی سازی کرده.
مشتری های سازمان زیرزمینی، نه با زور بلکه با جذابیت، پول و وعده ی امنیت، کارمندهای مورد نیاز خودشون رو جذب میکنن.
این درحالیه که اگر رایان درگیر قمار نمیشد، احتمالا مجبور هم نمیشد که اسیر سرگرمی های طبقه ی ثروتمند بشه اما این سهل انگاری رایان، لزوما در این فیلم، مورد انتقاد قرار نمیگیره یا حتی نوع روایت هم چندان بی طرفانه و مستندگونه نیست که بتونه مخاطب رو متوجه میزان حماقت رایان کنه.
این فیلم در عوض، درگیر درام سازی احساسی و همدلی سطحی با شخصیت اصلی میشه. رایان با انتخاب های خودش مثل قمار و درست کردن بدهی، توی موقعیتی قرار میگیره که مجبور به دزدیدن هویت و ورود به دنیای جنایت میشه اما فیلم هیچ وقت به طور جدی این سهل انگاری اولیه رو نقد نمیکنه.
فیلم با تمرکز روی اضطراب رایان، مخاطب رو به سمت همدلی تحریک میکنه اما این همدلی، بیشتر جنبه ی احساسی داره و لزوما شانس تحریک بیننده برای انجام یک تحلیل بهینه رو ایجاد نمیکنه.
هیچ شخصیت یا موقعیتی توی این فیلم نیست که رایان رو به چالش بکشه یا حتی بهش یادآوری کنه که خودش این مسیر رو انتخاب کرده. همچین فیلم هایی باعث میشن که مخاطب، به جای درک ساختارهای فساد یا مسئولیت فردی، صرفا درگیر تعلیق و دلهره ی موقعیت بشه.

جمع بندی
فلسفه ی پشت جمله ی مراقبت آرزوهایی که میکنی باش در اغلب موقعیت ها، صرفا سبب انفعال فرد و راضی شدنش به چیزایی میشه که داره و سعی داره نوعی بدبینی کاذب نسبت به ساخت آرزو و تلاش برای کسب منافع بیشتر رو نفی کنه اما ما آدم ها میتونیم پیامد خیلی از تصمیمات رو از پیش بررسی کنیم و درک پرریسک بودن و نابهنجار بودن تصمیماتی مثل قمار، خیلی راحت تر از چیزی هست که میشه فکرشو کرد.